لجبازی چیست؟ کدام رفتار در کودکم طبیعی است و کدام لجبازی است؟ چگونه با او رفتار کنم؟
در بسیاری از موارد، والدین فکر می کنند بچه ی سه یا چهار ساله شان، با آنها لجبازی می کند. در حالی که آن کار به ظاهر لجبازانه به این دلیل از بچه سر زده است که نمی تواند صحبت کند یا درباره ی چیزی که می خواهد، توضیح دهد. کودکان به این دلیل که یا توانایی گفتاری ندارند یا در این توانایی مهارت لازم را کسب نکرده اند، برای رساندن منظورشان، اشیا را به اطراف پرت یا روی یک حرکت یا حرف شان، پافشاری می کنند. به خصوص در سن دو تا چهار سالگی که بچه ها در این سن و سال تمایل دارند همه چیز را برای خودشان داشته باشند.
به این ترتیب اگر دقت کنید، متوجه می شوید به برداشتن کیف یا دیگر وسایل شخصی مادرشان واکنش های تند نشان می دهند. اوضاع وقتی بدتر می شود که والدین، واکنش های اشتباه نشان می دهند به عنوان مثال در برابر خواسته ی کودک، روی خواسته ی خود اصرار می کنند و آن قدر این پافشاری دوطرفه، تداوم پیدا می کند که به رقابت و لج بازی بین والدین و کودک منجر می شود و به طور غیرمستقیم به کودک آموزش می دهند لجبازی کند، در حالی که بچه پیش از آن، اصلاً لجبازی کردن را بلد نبوده است.
به عنوان مثال والدین در برابر خواسته ی کودک، شروع به توجیهات و آوردن دلایل منطقی و طولانی می کنند، توضیحاتی که نه بچه به آن توجه می کند و نه اصلاً آنرا می فهمد. در این مرحله، وقتی بچه ها به حرف والدین گوش نمی کنند، پدر و مادر فکر می کنند کودک لجبازی دارند! در صورتی که همه ی این عکس العمل ها بخشی از دوره ی رشد کودک به حساب می آید.
حتا اگر قرار است نکته ای به بچه یاد بدهید، مثل اینکه پس از بازی اسباب بازی هایش را جمع و جور کند، باید این آموزش مشارکتی باشد و والدین به همراه کودک این کار را انجام دهند و آرام آرام و به طور غیرمستقیم او را به سمت انجام وظایفش سوق دهند.
بخش دیگری از موضوع لجبازی کودکان، به نحوه ی برخورد پدر و مادرها با بچه ها برمی گردد. به دلیل کوچک بودن خانه ها و آپارتمان هایی که در آن زندگی می کنیم، والدین معمولاً از بچه ها می خواهند جیغ و فریاد نزنند و برای جلوگیری از جیغ و فریاد آنها، به سرعت هم تسلیم می شوند و چیزی را که بچه می خواهد، در اختیارش قرار می دهند، به خصوص وقتی می خواهیم رفتاری را در کودک تغییر دهیم، جیغ و لجبازی کودک بیشتر می شود و اتفاقاً والدین هم زودتر تسلیم می شوند. این در حالی است که کودکان به راحتی تغییر رفتار را نمی پذیرند و این کار، زمان و حوصله ی بسیاری نیاز دارد. نکته ی مهم آنکه همیشه به یاد داشته باشید تربیت کودک باید با نظم خاصی همراه باشد و تشویق و تنبیه ها (البته نه از نوع عاطفی و بدنی) به موقع و به اندازه باشد و حتماً انجام شود.
البته اختلال نافرمانی و لجبازی عمدتاً در سنین ورود به مدرسه بروز می کند و کودک نسبت به معلم، ناظم و والدین نافرمان و لجباز است و تکالیفش را انجام نمی دهد یا نافرمانی های شدیدتر و عمیق تر دارد و 55 تا 60 درصد از این موارد، با اختلال بیش فعالی همراه است
در صورتی که به کودک قول داده اید اگر به حرف شما گوش کند پاداش می گیرد و اگر جیغ بزند نمی تواند برنامه ی مورد علاقه اش را از تلویزیون تماشا کند، حتماً به این وعده و وعیدها عمل کنید. نکته ی پایانی اینکه، همیشه کودکان، صرفاً لجباز نیستند و ممکن است لجبازی ظاهری آنها با اختلال دیگری همراه باشد، اختلالاتی مثل ADHD یا بیش فعالی و کمبود توجه، گاهی هم ممکن است این دو اختلال را به طور همزمان داشته باشند.
البته اختلال نافرمانی و لجبازی عمدتاً در سنین ورود به مدرسه بروز می کند و کودک نسبت به معلم، ناظم و والدین نافرمان و لجباز است و تکالیفش را انجام نمی دهد یا نافرمانی های شدیدتر و عمیق تر دارد و 55 تا 60 درصد از این موارد، با اختلال بیش فعالی همراه است، که در این صورت والدین حتماً باید با روان شناسان مشورت کنند و برنامه ریزی مدون و مشخصی برای حل این بحران داشته باشند.
لجاجت در کودکان و روشهای پیشگیری
مجموعه: رفتار از کودکی تا نوجوانی
لجاجت مساله بسیار متداولی بوده و یکی از رایجترین مشکلات کودکان ارجاع شده به درمانگاههای روان شناسی را تشکیل می دهد.
اختلال نافرمانی،منفی بافی و مخالفت با دیگران بالاخص در برابر والدین و مربیان است. کودک پیوسته درخواستها و فرمانهای والدین را نادیده می گیرد و مایل است در مقام مجادله یا سرزنش برآید و بگونه ای عمل می کند که مخالف با در خواست دیگران می باشد. همچنین در کودکانی که با دیگران لجاجت می کنند علائم دیگری که بر مشکل لج کردن مشاهده می شوند، این علائم عبارتند از:
پایین بودن اعتماد به نفس، تحمل کم برای ناکامی، خلق افسرده و حمله های کج خلقی.
علل لجاجت در کودکان
· والدین بیشتر فرمان می دهند، بیشتر می پرسند و بیشتر به کودکان اهانت می کنند، فرمانهای والدین بیشتر منفی است و به صورت خشم یا اهانت و توام با نق نق صادر می شود.
· معمولا والدین این کودکان با یکدیگر اختلاف نظرهای شدیدی دارند و دائما در حال مجادله با یکدیگرند و اغلب احساسات خود را نیز عملا بروز می دهند.
· خیلی مواقع لج بازی کودک توسط والدین تقویت می شود و این رفتار ناخوشایند در کودک شکل می گیرد.
· معمولا ناکامی نیز می تواند علت لج بازی در کودک باشدو باید تلاش شود کودک کمتر ناکامی را تجربه کند.
· همچین در کودکانی که در رشد عاطفی شان تاخیر وجود دارد و یا مبتلا به ناتوانی های یادگیری اند لج بازی بیشتر گزارش می شود.
· در سنین نوجوانی نیز ممکن است لج کردن به عنوان تظاهری از نیاز به گسستن از والدین و برقراری هویتی مستقل مشاهده شود.
· آخرین فاکتور را عامل حسادت اشاره کرد که لجاجت کودک بیشتر مواقع بخاطر حسادت کودک دیده می شود،پس والدین نباید به رشد حسادت کودک کمک نمایند.
درمان اولیه این اختلال عبارت است از:
. روان درمانی کودک
. مشاوره مستقیم والدین در مهارتهای اداره کردن اطفال.
. درمانگران والدین را آموزش می دهند که چگونه رفتار لج بازانه کودک را تضعیف نموده و رفتار متناسب را در وی تقویت نمایند. چون واکنش پدر و مادر در برابر لجاجت و عناد کودک نیز در رفتار لجوجانه تاثیر می گذارد.
· نادیده گرفتن و عدم توجه اطرافیان به لج بازی کودک این رفتار را در وی کاهش می دهد.
· همچنین می توان لج بازی کودک را با حذف امتیاز و پاداش که بدنبال لج بازی دریافت کرده درمان کرد.
· هرگز به کودکان به خاطر توقف لجبازی نباید رشوه داد.
· حذف پاداش بدنبال لج بازی کودک و محروم کردن کودک بخاطر لجبازی شیوه خوبی است اما هیچ وقت از تنبیه برای حذف لجبازی کودک نباید استفاده کرد.
· والدین باید نمونه خوبی باشند یعنی خودشان هیچ وقت لج بازی نکنند چون والدین آئینه فرزندان محسوب می شوند.
مجموعه: رفتار از کودکی تا نوجوانی
روانشناسی کودکان-كودك بدون آن كه درباره لجبازی قضاوتی داشته باشد یا آن را خوب یا بد بداند تنها لجبازی را به عنوان وسیلهای برای محك زدن واكنش دیگران به كار میگیرد.
آگاهی؛ دلیل لجاجت کودکان
لجبازی در امور مختلف حتی در موقعیتهای خاص یا مشابه خصلتی فراگیر در كودكان است. اغلب والدین در تقابل لجبازی كودك در دورههای مختلف زندگی وی كه به اشكال مختلف مشاهده میشود به مشكلات جدی برمیخورند و گاه به درماندگی میرسند.
با این حال كارشناسان علوم تربیتی لجبازی را خصلتی طبیعی و ضروری میدانند كه از تمایل كودك به كسب درجاتی از استقلال شخصیتی ناشی میشود و باید پذیرفته و كنترل شود. بر این اساس لجبازی نكردن كودك در هیچ زمینهای میتواند نشانه یك عارضه حاد روانی باشد كه باید برای درمانش اقدام كرد.
در مقابل، لجبازی شدید و كنترل نشده نیز از رفتارهای نامناسب والدین حكایت دارد. در حقیقت لجبازی مهار گسیخته نتیجه رفتارهای والدین و شرایط محیطی است كه كودك را به لجبازی بیشتر وادار میسازد. اگر كودكی لجبازی را از حد میگذراند باید ریشه این رفتار را در نحوه برخورد والدین و اطرافیان و تنبیهها و تشویقهای آنان جستجو كرد.
لجبازی و استقلال شخصیتی
كودكان از چه سنی و چرا شروع به لجبازی میكنند؟ كودك از 2 تا 3 سالگی لجبازی را شروع یا بهتر بگوییم كشف میكند. وی به درجهای از خودآگاهی و شناخت محیط و اطرافیان میرسد كه میفهمد رفتارش روی دیگران تاثیر میگذارد و واكنشها را برمیانگیزد. از این رو در برخی امور و هنگامی كه از وی كاری خواسته میشود لجبازی را به كار میگیرد تا واكنشها را مشاهده كند و كنجكاویاش ارضا شود. این كنجكاوی میتواند به همان رفتار یا خواسته مربوط باشد یا به شخص درخواست كننده.
كودك بدون آن كه درباره لجبازی قضاوتی داشته باشد یا آن را خوب یا بد بداند تنها لجبازی را به عنوان وسیلهای برای محك زدن واكنش دیگران به كار میگیرد. یادگیری نه گفتن و توانایی امتناع كردن قدرت لجبازی را در كودك بالا میبرد و به او در كشف دنیایی كه پیش رو دارد كمك میكند.
پس چطور میشود كه این لجبازی به صورت معضلی حاد درمیآید و مایه دردسر والدین و حتی خود كودك میشود؟ پاسخ به این پرسش نیز حقایقی دیگر را آشكار میسازد. واكنش اطرافیان بویژه والدین كه كودك از نظر عاطفی به آنان وابسته است تعیین كننده ضعیف یا قوی شدن لجبازی در كودك است. واكنشهای هیجانی، عصبی و تنبیه گونه در برابر لجبازی میتواند ابعاد آن را گسترده كند و لجبازی را به عادتی دائمی برای كودك تبدیل سازد.
از سوی دیگر ممكن است این رفتارهای نادرست از سوی والدین نیاز كودك به امتناع و ارضای كنجكاوی را سركوب كند. در چنین شرایطی دیگر نباید انتظار داشت استقلال شخصیتی كودك در سنین بالاتر رشد كند و شكل بگیرد.
والدین باید بدانند لجبازی كودك خصلتی طبیعی است كه باید پذیرفته شود. گاهی كودك به لجبازی به چشم یك بازی نگاه میكند و میخواهد والدین را در این بازی شریك سازد. معلوم است كودكانی چنین رفتاری از خود نشان میدهند كه نیاز آنها به بازی و لذت بردن در كنار والدین و همچنین تماس فیزیكی با بدن والدین در آنها ارضا نمیشود. ممكن است كودك لجبازی را به نشانه قهر انجام دهد و بخواهد به والدین بفهماند دلخور یا مخالف است. در حقیقت لجبازی كودك در هر زمینهای معنای خاص دارد كه باید درك و شناسایی شده و سپس مشكل برطرف گردد. بدترین حالت آن است كه كودكی لجبازی را از حد بگذراند و والدین گمان كنند این كودك ذاتا لجباز است. چیزی به نام لجبازی یا پرخاشگری و ناسازگاری ذاتی وجود ندارد، بلكه هر معلولی در كودكان علتی دارد كه باید برطرف شود. ناگفته نماند كه نوعی از لجبازی نیز وجود دارد كه با استقبال والدین همراه است و از همین طریق تقویت میشود. در این حالت كه به لوس شدن تعبیر میشود كودك امتناعها و اصرارهای بیجا را به بازیچهای برای جلب توجه و بلكه رضایت والدین تبدیل میكند و از همین طریق تاثیری عاطفی بر والدین میگذارد تا به خواستهاش برسد.
چه باید كرد؟
ممكن است لجبازی كودك امتناع طبیعی وی از درخواستهای مكرر و آمرانه والدین باشد كه براساس استقلال شخصیتی صورت میگیرد. برخی امتناعها نیز دلایل مشخص جسمی و روانی دارد.
كودك باید حق انتخاب داشته باشد و این انتخاب فقط به لباس، وسایل شخصی و… محدود نمیشود. هر كودكی با توجه به سن و میزان دركش به درجهای از استقلال شخصیتی و اعمال نظراتش در انتخابهای گوناگون تمایل دارد. كودكان از طریق لجبازی و پافشاری بر آنچه میخواهند شخصیت خود به عنوان یك فرد مستقل را میسازند و تقویت میكنند. والدین باید به لجبازیهای كودكان برای مثال هنگام امتناع از خوردن یك نوع غذا، انجام ندادن برخی امور روزمره مانند تعویض لباس یا نظافت شخصی و… احترام بگذارند و در صورت ضرورت به جای برخورد قاطع و احتمالا مقابله به مثل كودك را متقاعد كنند، ناز او را بكشند، دلیلش را برای امتناع جویا شوند، اگر مشكلی هست برطرف كنند و در نهایت از موقعیتی كه كودك در آن به لجبازی میپردازد برای ایجاد ارتباط عاطفی و كلامی قویتر با وی استفاده كنند.
گاهی كودك به دلیل استفاده از انواع تنقلات چرب و شور اشتها ندارد و غذا نخوردن را به دستاویزی برای لجبازی و تاثیرگذاری بر والدین به كار میگیرد.
بدغذایی مشكلی رایج میان كودكان امروزی است و بسیاری از والدین آن را به لجبازی و ناسازگاری كودك برای همراهی در غذا خوردن با خانواده یا والدین نسبت میدهند. در حالی كه مهمترین دلیل بروز بدغذایی بیاشتهایی ناشی از مصرف تنقلات به مقدار زیاد یا در زمان نامناسب برای مثال ساعتی پیش از وعده اصلی غذایی است.
تنبیه بدنی ممنوع
مشاركت دادن كودك در انجام امور، مشورت خواستن از وی بویژه در اموری كه مستقیم به كودك مربوط میشود، برای مثال در چیدمان اتاقش، احترام گذاشتن به خواست و سلیقه كودك، تشویق مناسب و به اندازه در صورت انجام كارهای خوب و درست، شناختن هدف وی از لجبازی و توجه كافی به كودك به نظر كارشناس علوم تربیتی مهمترین روشهای كاهش لجبازی در كودك است.
فراموش نشود لجبازی كودك یك روزه شكل نمیگیرد و یك روزه هم برطرف نمیشود.
لجبازی برای كودك به مرور به یك عادت و خصلت رفتاری و همچنین روشی برای پیشبرد كار، جلب توجه و اظهار وجود تبدیل میشود و رفع آن نیازمند زمان و توجه است. نكته اصلی درباره لجبازی كودك اجتناب از تنبیه وی است. لجبازی یك خصلت بد و پلید نیست و برای كودك هدف محسوب نمیشود. بر این اساس در مقابل لجبازی وی نباید از حربه تنبیه استفاده كرد.
تنبیه بدنی هم به كلی مطرود است و از نظر كارشناسان حتی نیشگون یا سیلی آرام نیز تنبیهی مخرب برای روان كودك محسوب میشود. تنبیه بدنی به جای جسم، روان كودك را نشانه میرود و تاثیری بسیار مخرب برجا میگذارد. تنبیه بدنی به مدت طولانی و حتی برای همیشه در یاد كودك میماند و همین فراموش نكردن بخوبی گویای تاثیر مخرب آن بر روان كودك است.
رفتار, رفتار کودکان, رفتار با کودک, رفتار با کودکان, رفتار درمانی, رفتار پیامبر با کودکان, رفتار با نوزاد, کودک, تربیت کودک, تعلیم وتربیت, آموزش کودک, تربیت کودکان, تعلیم و تربیت کودک, کتاب تربیت کودک
وقتی کودک مدام می گوید نه!!
گاهی پیش می آید که کودک قوانینی را که انتظار می رود از آنها تبعیت کند، زیر پا می گذارد، رفتارهای آزاردهنده ای با دیگران دارد، به هر درخواستی می گوید نه و سعی می کند همه چیز را به هم بریزد. این وضعیت در بیشتر کودکان پیش می آید ولی کودک باید با گذشت زمان از این حالت خارج شود. در غیر این صورت یک تنش روانی در او وجود دارد که «اختلال نافرمانی» نامیده می شود.
بیشتر از ۵ درصد کودکان به این اختلال دچار می شوند. البته پسر بچه ها بیشتر از دختر ها مستعد هستند. در برخورد با چنین حالتی والدین نباید از کنترل کودک ناامید شوند و اجازه دهند به شرارت هایش ادامه دهد. در این وضعیت تمام تلاش کودک بر این است که دیگران را آزار داده و عصبانی کند و هیچ ترسی از شروع نزاع و درگیری با دیگران ندارد. درباره دلیل به وجود آمدن این بیماری دو تئوری وجود دارد ولی هنوز روان شناسان نمی توانند با قاطعیت دلیل آن را توضیح دهند. در برخورد با کودکی که به این اختلال دچار است نباید کنترل اعصاب تان را از دست بدهید و از کوره در بروید، چون موجب احساس پیروزی و خوشنودی در او می شود.
باید خیلی صبور باشید و بدون این که خشم تان را نشان دهید با رفتارهای او مقابله کنید. با در نظر گرفتن تنبیه و تشویق های معقول سعی کنید به او بفهمانید سرکشی و اذیت دیگران می تواند باعث آزار خودش شود. مثلا در برابر نافرمانی او با قاطعیت از تفریح ها و لذت هایی که دوست دارد محرومش کنید و با نشان دادن رفتارهای درست به او برای این رفتار ها تشویق در نظر بگیرید. البته اگر این بیماری طولانی شود بهتر است به دکتر مراجعه و حتی به درمان های دارویی روی بیاورید. خیلی از متخصصان ویتامین E و امگا ۳ را در بهبود این بیماری موثر می دانند.
هفت راه برای درمان لجبازی کودکان
مجموعه : روانشناسی و زندگی بهتر
اصولا” لجبازی یك نوع رفتار و واكنش نامطلوب است كه به صورت های مختلفی خود را نشان می دهد، از جمله آسیب رساندن به خود و دیگران ، ناسزا گفتن ، گریه كردن و فریاد كشیدن ، شكستن وسایل و … در افراد لجباز پایین بودن اعتماد به نفس و عدم داشتن خود باوری مثبت و پذیرفتن خود واقعی مشهود است.
7 راه برای درمان لجبازی:
پنجره ی اول – مستقّل بارآوردن كودك: در برخورد كلّی در زندگی باید طوری با كودك رفتار كرد كه او بتواند در امور روزمره ی خود به طور مستقّل و گاهی بدون نیاز به دیگران تصمیم بگیرد. البتّه فشارهای منفی را نباید در این خصوص وارد كرد ، بلكه باید با راهنمایی های به جا تذكّر داد و روش های صحیح را به موقع به او آموزش داد.
پنجره ی دوم : كودك را تا حدّ امكان وادار به عجله و شتاب زدگی نكنیم . معمولا” خانواده ها در چند كار ، كودك را ناخواسته یا خواسته به عجله و شتابزدگی وادار می كنند كه بیشتر مواقع عدم آگاهی والدین در تشدید آ ن ها ، دخالت مستقیم دارداز جمله چیزهایی كه می توان در این رابطه یاد آور شد:
الف – حمّام كردن : در دوران طفولیّت عدم آشنایی والدین به خصوص مادر از مسایل تربیتی باعث می شود به جای فراهم آوردن محیطی شاد و مفرّح هنگام استفاده از حمّام ، آن را به محیطی درد آور و وحشتناك برای او تبدیل می كند. برای این كار بهتر است اجازه بدهیم كودك ابتدا خوب بازی كند و در همان حال با شعرها و قصّه های كودكانه شروع به شستن او كنیم و ضمنا” اجازه دهیم تا كودك حتّی برخی از اسباب بازی های خود را به حمّام بیاورد و با آن ها مشغول بازی شود.
ب- مهمانی رفتن: همان طور كه ما بزرگ ترها قبل از رفتن به مهمانی یا گردش نیاز داریم خود را آماده كنیم ، فرزندان ما هم نیاز دارند كه آماده شوند. البتّه نیاز آن ها با نیاز ما اندكی تفاوت دارد. پس بهتر است زمان رفتن به مهمانی یا گردش را یك ساعت قبل از حركت به كودك یادآور شویم تا بتواند با كمك بزرگ ترها آماده شود. متاسفانه بعضی از والدین كمی قبل از حركت به كودك می گویند آماده شود و این كار باعث لجبازی و مخالفت او می شود. چون دایم به او تذكّر می دهیم كه زود باش ، سریع تر، دیر شد و… به جای این كه سرعت كودك را برای آماده شدن بیشتر كنیم ،باعث می شویم كه مخالفت كند.
ج – غذا خوردن ، خوابیدن و …: بهر حال كودك مانند افراد بزرگسال نمی تواند از نیروی تفكّر و حركت در یك زمان استفاده كند و والدین باید بدانند زمان تفكّر و انجام كارها در كودكان به سعه ی صدر بیشتری نیاز دارد.
پنجره ی سوم: رشوه ندادن و حذف پاداش كودك لجباز : اگر كودك برای رسیدن به مطلوب خود چه درست و چه نادرست شروع به گریه كردن و یا داد كشیدن بكند و از این راه بخواهد به خواسته ی خود برسد و والدینی كه به اصطلاح حوصله ی ندارند با دادن امتیاز ( رشوه ) به كودك ، او را ساكت می كنند ، باعث پرورش لجبازی در او می شوند. پس باید پدر به خصوص مادر از دادن هرگونه رشوه و پاداش به كودك خوداری كند. البتّه تشویق برای كارهای خوب و مثبت كودك با رشوه دادن فرق دارد. تشویق باعث رشد اعمال نیك و حركت به سوی ترقِّی می شود. امّا باید توجّه داشت كه تشویق و پاداش ، باید به اندازه و درخور كار او باشد.
پنچره ی چهارم -عدم توجّه و نادیده گرفتن رفتار كودك لجباز : گاهی بهتر است وقتی فرزندمان شروع به داد و بیداد می كند خیلی خونسرد و بی توجّه از كنار مسئله عبور كنیم به طوری كه یا متوجّه نشده ایم و یا موضوع برایمان اهمّیّت ندارد.
پنجره ی پنجم – برقراری آرامش و امنیّت در خانواده: به هر حال در هر خانواده مسایل و مشكلاتی به وجود می آ ید كه منجر به بحث و گفت و گو می شود. والدین باید بدانند كه تمام مسایل گره هایی هستند كه به وسیله ی دست باز می شوند. یعنی به جای بحث و متّهم كردن دیگران ، آرام و بدون بر هم زدن امنیّت خانواده به خصوص كودكان ، مشكلات و مسایل را می توان به راحتی حل كرد، به طوری كه هم خود و هم دیگران از نوع گفت و گو ها لذّت ببرند.
پنجره ی ششم – راهنمایی ” آری ” امّا دخالت “ خیر” : هیچ كس از دخالت كردن دیگران در امور زندگی خوداحساس رضایت و خشنودی نمی كند. پدر و مادر از همان شروع تربیت باید حركت صعودی خود را بر پایه ی راهنمایی قرار دهند تا كودك بتواند كم كم راه صحیح زیستن را تشخیص دهد. دیگر قابل پذیرش نیست كه من : ” من می گویم این طور باش ، من می گویم این جا نرو و… بلكه ارشاد و راهنمایی های خردمندانه و كمك گرفتن از خود كودك در مشكلات می تواند كمك بزرگی باشد.
پنجره ی هفتم – عدم لجبازی والدین: آموزش های عملی به مراتب از آموزش های تئوری ، موثرتر و آموزنده تر می باشند. اگر والدین در حضور بچّه ها با یك دیگر لجبازی كنند ، خیلی راحت و بدون دردسر لجبازی را به آن ها یاد می دهند و بچّه ها به طور واضح فیلمی مشاهده می كنند كه در آن یكی از والدین با پافشاری دیگری را مجبور به اطاعت از خود می كند و آنان متوجّه می شوند كه از این راه می توانند به راحتی به خواسته های خود برسند.
نتیجه: پدرها و مادرها باید بدانند كه با بردباری می توانند بر اكثر ناهنجاری ها چیره شوند و اجازه ندهند كودك به تنهایی برای همه ی افراد یك خانواده تصمیم بگیرد. متاسفانه بعضی از والدین با گفتن من حوصله ندارم و یا كی حوصله ی این كارها را دارد ، سعی می كنند بار مسئولیّت تربیت را كج به منزل برسانند . این گونه والدین باید گفته های خود را اصلاح كنند . بگویند من حوصله دارم و یا بهتر است بگویند من می توانم با حوصله و بردبار باشم و از این طریق خود باوری مثبت و عزِّت نفس خود را بالا ببرند. امّا در لجبازی از هر روشی برای از بین بردن یا كاهش آن استفاده می كنیم ، باید مراقب باشیم تا كودكان به خود و یا دیگران آسیب نرسانند.
چند روش برای جلوگیری از لجبازی کودکان
مجموعه: روانشناسی کودکان
پدران و مادران با کمی خلاقیت و ابتکار می توانند بدون نگرانی و عصبانیت راه حل های مناسبی را برای برخورد با کودکان خود در زمینه های رفتاری مختلف پیدا کنند.
یکی از مشکلات مادران لجبازی کودکان است و به همین دلیل برخورد مناسب با این مشکل می تواند روند تربیت را در مسیر درست قرار دهد. اولین نکته این است که با استفاده از روش های ساده و سرگرم کننده می توانیم کودک لجباز خود را آرام کرده و برای دقایقی او را وادار کنیم با ما همکاری کند. در نظر بگیریم وقتی که می خواهیم دندان های فرزندانمان را مسواک بزنیم، دهانش را باز نمی کند. در موقع ناخن گرفتن بی قراری می کند و اگر کودکمان پارک را ترک نکند، ما دیر به محل کارمان می رسیم ولی او همچنان از تاب بازی دست بر نمی دارد. معمولا کودکان 3-4 ساله کمی ناسازگارند. به ویژه هنگامی که پدر و مادرشان به طور جدی می خواهند کاری را ازآنها می خواهند مخالفت می کنند. دلیل مخالفت آنها این است که می خواهند استقلال خود را نشان دهند. حرف زدن در این مورد با آنها بی فایده است. برای مطیع کردن کودکان نباید فریاد زد و یا آنها را تهدید کرد.
با کمی خلاقیت و حوصله می توانیم حواس فرزندانمان را به کار مورد نظر جلب نماییم. هنگامی که قرار است پزشک آمپولی را به کودکمان تزریق کند یا مجبور هستیم برای مدت طولانی در صف خرید فروشگاه منتظر بمانیم، با به کار گیری روش های زیر می توانیم فکر او را به چیز های دیگری مشغول کنیم.
– او را بخندانیم، خنداندن کودکان بهترین راه برای مسواک زدن یا دارو دادن به آنهاست. وقتی که آنها می خندند،نه تنها فکرشان جای دیگر مشغول نیست بلکه دهانشان نیز کاملا باز است.
– خاطرات دوران کودکی خود را تعریف کنیم؛ بهترین روش برای سر گرم کردن فرزندمان در مواقع ضروری داستان گفتن است. حتی اگر داستان ساختگی باشد. در عین حال ما نیز می توانیم قدرت تخیل خود را امتحان کنیم.با گفتن داستان های طولانی،می توانیم فرزندمان را زمان بیشتری سر گرم کنیم.
– آهنگین و موزون صحبت کنیم؛ معمولا وقت خوابیدن بهترین زمان برای پشت گوش انداختن خیلی چیز هاست، با لحنی موزون می توانیم فرزندمان را به مسواک زدن و لباس خواب پوشیدن تشویق کنیم. همچنین می توانیم زمان آواز خواندن، یک یا دو کلمه را اشتباه تلفظ کنیم.با این کار حواس فرزندمان به اشتباه ما بیشتر از مسواک زدن جلب می شود.
– تغییر صدا بدهیم؛ با تغییر دادن صدایمان برای کودکان داستان های جالب تعریف کنیم مانند صحبت کردن پیرزن بی دندان، صحبت کردن با لهجه های مختلف، حرف زدن بچه گانه و یا هر تقلید صدایی که می توانیم انجام دهیم.
– به او رازی را بگوییم؛اگر تا 15 دقیقه ای دیگر وقت دکتر داریم و فرزندمان سوار ماشین نمی شود،خم شده ودرگوش او بگوییم؛من می خواهم یک راز خیلی مهم را به تو بگویم. می خواهی آن را بشنوی؟ وقتی که او با سر بله گفت او را بغل کنیم و چیزهای جالب و شیرین را در گوشش بگوییم؛ سپس با سرعت او را در صندلی ماشین قرار دهیم.
– روی نکات مثبت تاکید بیشتری کنیم؛ آیا فرزندمان از دست شستن قبل از شام یا شامپو زدن متنفر است؟ تعریف و تمجید کردن از یک مدل قدیمی ترفند خوبی است بگوییم هر وقت که سرت رابا شامپو می شویی، موهایت بسیار براق و زیبا به نظر می رسند، هم چنین بوی خوبی می دهد در همین زمان شامپو کف دستمان ریخته و آرام آرام آن را روی سر فرزندمان بریزیم.
با کمی خلاقیت و ابتکار می توان بدون نگرانی و عصبانیت راه حل های مناسبی را برای بر خورد با کودکانمان در زمینه های رفتاری مختلف پیدا کنیم و به رفع مشکل بپردازیم و با این روش های تربیتی به کودکانمان بیشتر نزدیک می شویم و با اصول و تدابیر تربیتی مناسب و به جایی که به کار می بریم بزرگسالی خوبی را برای آنان در نظر می گیریم.
منبع:سلامت نیوز
از طرف دیگر باید روش «خاموشی» را اعمال کرد ، به این مفهوم که والدین در مقابل رفتارهای منفی کودک هیچ واکنش کلامی ، دیداری و شنیداری انجام نمی دهند.
لجبازی به شکل ها و دلایل مختلف در کودکان بروز می کند ، معمولا این واژه را درباره کودکان زیر ۳ سال با احتیاط به کار می برند چون در بیشتر این کودکان ، این نوع واکنش رفتاری، هدف دار نیست و کودک به علت مشکلات جسمی و یا تعارضات درونی، مشکلات خود را به صورت گریه ، نق زدن ، پرخاشگری ، بی خوابی، امتناع از خوردن غذا و بی اختیاری ادرار و مدفوع نشان می دهد .
در این گونه موارد باید به دنبال پی بردن به علت مشکل و رفع آن بود.
واکنش هایی نظیر تنبیه کودک و یا بی توجهی به او می تواند زمینه ساز ایجاد تصویری نامطلوب از والدین در ناخودآگاه کودک باشد که بعدها به شکل خشم هدف دار خود را نشان می دهد.
با اینگونه کودکان باید مدارا کرد و ابتدا زمینه های بروز لجبازی را شناسایی کرد، سپس کودک را از آن دور کرد ، به عنوان مثال کودکی را که در بازار از والدین می خواهد هرچیزی را برایش بخرند، نباید به بازار بُرد و همیشه درباره برآوردن خواسته هایش یک چیز دیگر را باید جایگزین کرد مثل ابزار پلاستیکی به جای واقعی و دور نگاه داشتن وسایل خطرناک از دسترس کودک . اما کودکان پس از پایان سه سالگی و آغاز چهار سالگی وارد حیطه اجتماعی می شوند و رفتارهای مختلف را از یکدیگر می آموزند و با الگوبرداری منفی سعی می کنند در رابطه با والدین خود آن را اجرا کنند و این امر تا حدود زیادی آگاهانه و هدفمند است و کودک با آزمون و خطاهایی که می کند سعی در به زانو درآوردن والدین و تسلیم آن ها در برابر خواسته هایش دارد و با این کار به سیطره قدرت خود و خود محوری اش ادامه می دهد و برای این کار ، بهانه هایی نیز برای خود دارد مانند وجود رقیبی به عنوان برادر و یا خواهر کوچک تر و یا به علت رفتن به مهد کودک و یا مواردی از این قبیل ، این گروه از کودکان ، اعتماد به نفس پایینی دارند و نسبت به دیگر کودکان تعارضات درونی بیشتری دارند و سطوح ترس و اضطرابشان بالاتر از همسالانشان است.
برای درمان لجبازی کودکان در ابتدا باید روی استقلال آن ها به شکل عملی و فکری کار شود، والدین باید به کودک میدان دهند تا خودش کارهای شخصی اش را انجام دهد و در برخی زمینه ها نظر او را جویا شوند ، فعالیت هایی از این قبیل با عث خودباوری بیشتر کودک و جلب توجه به صورت مثبت می شود و انرژی بالقوه کودک را به سمت مثبت هدایت می کند .
از طرف دیگر باید روش «خاموشی» را اعمال کرد ، به این مفهوم که والدین در مقابل رفتارهای منفی کودک هیچ واکنش کلامی ، دیداری و شنیداری انجام نمی دهند و گویی چیزی را ندیده اند ، کودک پس از چند بار تکرار رفتار منفی، به علت دریافت نکردن پاسخ، پی می برد که کارش بیهوده است.
وقتی شدت رفتارهای کودک نسبت به قبل کاهش یافت والدین باید روش «تقویت رفتار نا همساز» را اجرا کنند، یعنی رفتار مقابل رفتار منفی کودک را به محض سر زدن از کودک ، تقویت کنند ، مثلا کودکی که گریه می کند به محض آن که ساکت شد ، توسط والدین مورد توجه و تشویق قرار گیرد .
شاخص های دیگری که باید در نظر داشت ، استفاده از رژیم غذایی صحیح است، مصرف بیش از اندازه سردی ها ، تنقلات، کاکائو، نمک و سرکه باعث تحریکات عصبی کودک و تماشای تلویزیون و بازی های رایانه ای بیش از یک ساعت در روز باعث تشکیل امواج مخرب در مغز کودک و عصبانیت او می شود ، کم خوابیدن کودک نیز باعث افزایش لجبازی می شود ، خواب شب مهم تر از خواب روز است چون در خواب روزانه عواملی نظیر نور و صدا باعث بر هم خوردن ریتم خواب می شود و کودک با وجود خواب زیاد ، پس از بیداری آرامش ندارد .
درباره لجبازی های شدید کودکان که گاه به صورت گریه های طولانی و کبودی لب ها و واکنش های غیر عادی خود را نشان می دهد ، بررسی امواج مغز کودک و مراجعه به روان پزشک و روان شناس کودک ضرورت دارد .
گردآوری : گروه سبک زندگی سیمرغ
www.seemorgh.com/lifestyle
منبع : khorasannews.com
اغلب گفته می شود که کودکان دو ساله از نظر رفتاری” وحشتناک اند”،زیرا آن ها در این سن خیلی بداخلاقی می کنند. ولی آنچه مسلم است اینکه این مشکل از روز تولد دو سالگی شروع نمی شود و در آغاز سه سالگی از میان نمی رود. در میان کودکان یک ساله هم می توان کج خلقی هایی را دید. همچنین بسیاری از افراد چهل یا پنجاه ساله هم وجود دارند که لجبازی دارند.
بیشتر والدین باید تعدادی از این بداخلاقی ها را تحمل کنند. به ویژه بین 2 تا 3 سالگی که کودک می خواهد استقلالش را تثبیت کند و همه کارها را آنطور که خودش می خواهد،انجام دهد نه آنطور که شما به او می گویید.
لجبازی کودک هر علتی که داشته باشد،نباید باعث شود شما دایما واهمه داشته باشید که در صورت عمل نکردن به یکی از تقاضاهای کودک با صحنه ای چون کوبیدن خودش به زمین و جیغ و فریاد او روبرو می شوید. شما می توانید این گونه رفتارها را با برخورد و واکنش درست در هنگام بروز و بعد از آن تغییر دهید.
اغلب اوقات لجبازی های کودکان هدف دار هستند و اگر کودک بداند که با کج خلقی به آن هدف نمی رسد،احتمال کمی دارد که به این کار مبادرت کند. البته گاهی اوقات کودکان فقط به این دلیل لجبازی می کنند که بیش از حد خسته و یا به شدت از نظر روحی برانگیخته شده اند ولی نمی توانند احساساتشان را به درستی بروز دهند. گاهی هم کودک وقتی نمی تواند کاری را که بسیار دوست دارد،به درستی انجام دهد،ناراحتی و ناامیدی خود را با عصبانیت و لجبازی نشان می دهد. به هر حال ،علت بروز این گونه لجبازی ها هر چه باشد این گونه رفتارها اصلا پذیرفتنی نیست . کودک باید دریابد که چنین رفتارهایی درست و شایسته نیستند و با به کارگیری آن ها راه به جایی نمی برد.
به بداخلاقی های کودک بی اعتنایی کنید :
این روش سریع ترین راه خلاصی از کج خلقی های کودکتان است.زیرا هدف اصلی بیشتر این رفتارها جلب توجه بزرگترهاست و نه چیز دیگر. شما نمی توانید برای کودکی که در حال دادو فریاد است ،دلیل و منطق بیاورید،بنابراین تلاش هم نکنید.
از محل دور شوید.وقتی می بینید کودک در حال جیغ و فریاد است،به کار خود بپردازید.اگر با کسی صحبت می کنید،به صحبت خود ادامه دهید. اگر خطری متوجه کودک نیست می توانید از اتاق بیرون بروید و البته باید وضعیت را زیر نظر داشته باشید. وقتی از اتاق بیرون می روید،ممکن است او به دنبال شما بیاید چون به شنونده نیاز دارد! اگر این اتفاق افتاد بدانید که کارتان را خوب انجام داده اید و در مسیر درستی قرار گرفته اید.آواز بخوانید،رادیو یا تلویزیون را روشن کنید،بنشینید و مشغول مطالعه شوید و یا شروع به پختن شام کنید.مراقب باشید که اصلا به کودک نگاه نکنید،چون حتی یک نیم نگاه هم می تواند قطع شدن سرو صدا را به تعویق بیندازد.
کودک را به محل دیگری ببرید :
اگر جیغ و داد کودک آنقدر ادامه یافت که احساس کردید دیگر هیچ راهی جز تسلیم شدن به خواسته های او ندارید، راه دیگری را بیازمایید. اگر می خواهد باز هم داد و فریاد کند اشکالی ندارد ولی شما دیگر تحمل شنیدن آن را ندارید. اگر کودکتان دو سه ساله است او را در اتاق دیگری بر روی یک صندلی بنشانید و خودتان بیرون بیایید و به جایی بروید که او شما را نبیند ولی شما بتوانید او را زیر نظر داشته باشید. یک کودک بزرگتر را می توانید به تنهایی به اتاقش بفرستید. به او بگوییدباید برای x دقیقه(x مساوی با سن کودک است) در اتاقش یا روی صندلی بماند و تا زمان مشخص ،نمی تواند محلی را که شما تعیین کرده اید را ترک کند.
برای تقویت رفتار درست در کودکتان از تحسین و یک روش پاداش دهی استفاده کنید :
وقتی کودک بداخلاقی نمی کند و جیغ نمی کشد به او توجه بیشتری کنید.اگر می پندارید لجبازی کودک برای جلب توجه شما بوده است،وقتی لجبازی نمی کند به او توجه نشان دهید. شما همچنین می توانید در یک تقویم تعداد روزهایی را که کودک خوش اخلاق بوده،مشخص کنید تا هم شما و هم کودک یادتان بماند که خوشرفتاری چقدر مهم است. به کودک برای رفتار خوب و همکاری اش پاداش دهید.
اجازه ندهید کودک ، از لجبازی و گریه به عنوان وسیله ای برای شانه خالی کردن از بار مسولیت استفاده کند :
جالب است بدانید که کودکان چقدر زود می آموزند که جیغ کشیدن و بداخلاقی آنقدر پدر و مادر را آشفته می کند که یادشان می رود چه کاری به او محول کرده بودند!
اجازه ندهید لجبازی های کودک،پاسخ های “بله” یا “خیر” شما را تغییر دهد :
به کودک بفهمانید که وقتی حرفی می زنید،تصمیمتان همان است که گفتید و آن را تغییر نخواهید داد.
وقتی تمام راه ها با شکست روبرو شوند :
در این صورت امکان دارد عوامل زمینه ای دیگر باعث شده باشند که کودک نتواند احساساتش را به خوبی کنترل کند، حتما با یک متخصص مشورت نمایید.
شاید پاسخ شما به این سوال ها مثبت باشد و نگران این باشید که فرزندتان لجباز است و برای کنار آمدن با لجبازی کودکتان از دوستان و نزدیکان راه حل هایی را جویا شده باشید.در ادامه این مطلب به بیان ویژگی های کودکان لجباز می پردازیم تا اولا لجبازی را ریشه یابی کنیم و ثانیا به راه های درمان این اختلال رفتاری بپردازیم؛ با ما همراه باشید و از زبان کارشناس ارشد روان شناسی ویژگی، دلایل و راه های درمان را بخوانید.حامد سیامکی خبوشان کارشناس ارشد روان شناسی و عضو سازمان نظام مشاوره و روان شناسی با اشاره به طبقه بندی DSM4 که طبقه بندی آماری و تشخیصی روان شناسی محسوب می شود، می گوید: افراد لجباز در این طبقه بندی یک سری ویژگی ها و خصوصیات خاص دارند که به برخی از این موارد اشاره می کنیم. طبق این طبقه بندی این افراد اغلب فعال هستند و از انجام خواسته ها و رعایت قوانین در دنیای بزرگسالان سرپیچی می کنند.آنان بسیار حساس و زودرنج هستند و اغلب زود خشمگین می شوند و به کینه توزی و انتقام جویی تمایل دارند. در کودکان لجبازی بیشتر در نافرمانی نمود پیدا می کند و خانواده ها بیشتر به علت این خصلت، کودک را لجباز توصیف می کنند. برخی والدین هر نافرمانی از سوی کودک را لجبازی می شمارند در حالی که اگر نافرمانی تداوم داشته باشد، آن را لجبازی می دانیم.
علل لجبازی در کودکان
علل لجبازی در کودکان بسیار گسترده و پردامنه است. از نظر بیولوژیکی اختلال در عملکرد غدد و اعصاب ممکن است یکی از عوامل لجبازی در کودکان باشد. اما بیشتر لجبازی ها ریشه در سبک رفتاری والدین دارد. به گفته سیامکی در ۴ مدل سبک توجه والدین به کودکان می توان ریشه لجبازی را شناسایی کرد؛ در قدم اول توجه ناکافی والدین ممکن است عامل لجبازی کودک باشد. به این معنا که چون کودک دچار کم توجهی است، با لجبازی قصد جلب توجه والدین را دارد و تلاش می کند از این طریق توجه آن ها را برانگیزد. برخی والدین هم به کودک «توجه مشروط» می کنند؛ حتما شنیده اند که والدین به فرزند خود می گویند: «اگر این کار را بکنی، پسر یا دختر خوبی هستی» آن ها با این کار در واقع خوب یا بد بودن کودک را به انجام دادن یا ندادن یک کار مشروط می کنند. از طرف دیگر والدین بسیاری هم هستند که با توجه بسیار زیاد به کودک او را لجباز بار می آورند.
این کودکان اغلب پرتوقع هستند و پس از مدتی هیچ چیز آن ها را راضی نمی کند.توجه منفی هم نوع دیگری از توجه است که معمولا با داد زدن، سرزنش و توهین کردن همراه است و کودک به عنوان مکانیسم دفاعی از لجبازی استفاده می کند.ناکامی هم یکی از علل لجبازی در کودکان است. کودکانی که دائم در رسیدن به اهداف خود شکست می خورند، لجباز بار می آیند. از طرفی خانواده هایی که دائم کودک را نهی می کنند، از او انتظارات زیادی دارند، از روش های تشویقی برای بالا بردن انگیزه کودک در انجام کارها استفاده نمی کنند، او را به سوی لجاجت سوق می دهند.نباید فراموش کرد که سرزنش و امر و نهی بیش از حد به کودک او را لجباز می کند. کودک به عنوان یک انسان حق دارد گاهی اشتباه کند بدون این که مستحق سرزنش باشد. در حالی که برخی والدین اجازه اشتباه کردن به کودک نمی دهند و بابت هر کار اشتباه او را سرزنش می کنند.
کودک در مراحل رشد درمی یابد که حق دارد اشتباه کند و مستحق سرزنش نیست. بنابراین در مقابل والدین جبهه می گیرد. انعطاف ناپذیری والدینی که انتظار شکست یا خطا را از کودک خود ندارند باعث می شود اجازه کسب تجربه به او را ندهند و اگر هم اجازه این کار را بدهند بابت هر اشتباه او را سرزنش می کنند.این کارشناس ارشد روان شناسی بالینی درباره لجبازی ناشی از خشم درونی کودک توضیح می دهد: گاه بروز ندادن خشم توسط کودک، باعث لجبازی می شود و گاهی اضطراب ها و تنش های درون خانوادگی به خشم درونی در او منجر می شود. هم چنان که الگوپذیری از والدین و تناقضات رفتاری والدین بر شکل گیری لجاجت در رفتار و شخصیت کودک نقش دارد. لجبازی برای کودک در واقع راهی برای رسیدن به هدف است زیرا او یاد گرفته است با لجبازی به هدف و خواسته خود برسد.او این الگو را از رفتارهای مستقیم والدین و یا تناقضاتی که در خانواده شاهد بوده، گرفته است.
والدینی که ضد و نقیض صحبت می کنند و خودشان لجبازی می کنند، در واقع لجبازی را آموزش می دهند و طبیعی است که کودک هم همان طور بارمی آید.دقت کنید که کودک با مهارت زندگی و مهارت های ارتباطی آشنا نیست و این والدین هستند که راه های رسیدن به هدف و نه گفتن را باید به او آموزش دهند.در کودکان دشوار، مبتلا به اوتیسم و بیش فعال، مبتلا به صرع و آلرژی،لجبازی بیشتر مشاهده می شود. همچنین تناسب نداشتن قد به وزن، کم کاری یا پرکاری غدد، اضطراب های نهان و فراگیر هم در این امر موثر است.
درمان
وی درباره شیوه برخورد با لجبازی کودکان توضیح می دهد: اولین قدم این است که پذیرش خطا را یاد بگیریم. بهتر است به عنوان والد رفتارهای کودک را با توجه به نسل و جنس وی، مورد ارزیابی قرار دهیم و خطاها و رفتارهای او را به شخصیتش ارتباط ندهیم. البته باید او مسئول کارها و رفتارهایش باشد اما لازم است مواظب باشیم که او را سرزنش نکنیم و به او حق دهیم گاهی اشتباه کند. وقتی با او صحبت می کنیم باید واضح، شفاف و ساده و دقیق انتظاراتمان را از کودک بیان کنیم. استفاده از جملاتی مثل «عرضه نداشتی این کار را انجام بدهی» در واقع تخریب شخصیت کودک است. بهتر است به او بگوییم که «اگر می خواهی این کار را انجام دهی، باید … این گونه انجام دهی».
به این ترتیب به او کمک کرده ایم تا بدون تحقیر و سرزنش به هدفش برسد.باید یاد بگیریم به کودک حق انتخاب دهیم. بهتر است بین چند گزینه موردنظر خودمان به او حق انتخاب دهیم. اگر به او حق انتخاب دادیم در واقع به نظرش احترام گذاشته ایم. مادری که از کودک می پرسد «غذا می خوری یا نه» و پس از پاسخ منفی کودکش به او تشر می زند که باید غذا بخوری، در واقع به او حق انتخاب نداده است. بنابراین لازم است برای نظر کودک احترام قائل شویم. از طرفی والدین خود باید از نظر شخصیتی و روانی ثبات داشته باشند تا بتوانند به کودک خود کمک کنند. والدین باید یاد بگیرند شنونده خوبی باشند و به کودک فرصت حرف زدن و تخلیه هیجان بدهند تا بتواند تخیلات، احساسات، تفکرات و هیجانات خود را بروز دهد. دخالت به موقع به هنگام دعواهای بچگانه بسیار مهم است.
لازم است والدین فقط وقتی کودکان در حال صدمه زدن به خود یا طرف مقابل هستند، دخالت کنند و در غیر این صورت اجازه دهند بچه ها خود مشکلاتشان را رفع کنند. والدین کنترل گر یا سلطه جو اجازه نمی دهند بچه ها استقلال کافی پیدا کنند، بنابراین کم کم به لجبازی و یا رفتارهای پنهان کارانه سوق داده می شوند.لازم است والدین به رفتارهای مثبت کودک بیشتر توجه کنند و در قالب بازی، داستان و شعر مهارت های زندگی، حل مسئله، مهارت های ارتباطی، درست درخواست کردن، دفاع از حق و حقوق را به او یاد دهند. فراموش نکنیم که لجبازی کودک در بسیاری از مواقع ناشی از اضطراب است.
اگر علاوه بر لجبازی، کودک مشکلاتی در خواب و تغذیه دارد باید به مشاوره مراجعه کرد تا ریشه آن شناسایی و رفع شود. دقت کنید که روش های تربیتی متناقض بین والدین لجبازی کودک را تشدید می کند. اگر یکی تنبیه کند، دیگری تشویق، یکی کنترل گر باشد، دیگری کودک را آزاد بگذارد این عوامل در واقع کودک را دچار تضاد می کند و باعث می شود که او نتواند به راحتی درست را از نادرست تشخیص دهد.نباید فراموش کرد که قاطع بودن پدر و مادر، شفاف بودن قوانین داخل خانواده و مقید بودن والدین به اجرای آن قوانین بهترین راهکار برای حل مشکل لجبازی بچه هاست. قوانین نباید سخت گیرانه، احساسی، پرتناقض و موقتی باشد بلکه باید آسان، همیشگی و لازم الاجرا باشد و همه اعضای خانواده به آن عمل کنند.
لجبازی بزرگسالان
بروز لجبازی در کودکان بیشتر تحت تاثیر عوامل محیطی است. لجبازی ممکن است تا دوران بزرگسالی هم ادامه پیدا کند زیرا در واقع لجبازی نوعی بازی است که افراد در زندگی به صورت ناخودآگاه آن را انجام می دهند و همان طور که گفتیم راهی است که بعضی برای رسیدن به اهداف خود از آن استفاده می کنند. اگر کودکی یاد گرفته باشد برای رسیدن به هدف (اسباب بازی، شکلات، تفریح و بعدها رایانه و خودرو و …) می تواند با گریه، قهر، داد و بیداد به هدفش برسد این کار را تا دوران بزرگسالی ادامه می دهد. این افراد در زمینه شغلی و تحصیلی نمی توانند رشد چندانی داشته باشند و مدام تغییر رشته یا تغییر شغل می دهند. از طرف دیگر در زندگی مشترک به صورت ناخودآگاه و ناآگاهانه سبک های لجبازی خود را ادامه می دهند و نمی توانند درباره مسائل و مشکلات خود با همسرشان به نتیجه برسند.
كودك بدون آن كه درباره لجبازی قضاوتی داشته باشد یا آن را خوب یا بد بداند تنها لجبازی را به عنوان وسیلهای برای محك زدن واكنش دیگران به كار میگیرد.
آگاهی؛ دلیل لجاجت کودکان
لجبازی در امور مختلف حتی در موقعیتهای خاص یا مشابه خصلتی فراگیر در كودكان است. اغلب والدین در تقابل لجبازی كودك در دورههای مختلف زندگی وی كه به اشكال مختلف مشاهده میشود به مشكلات جدی برمیخورند و گاه به درماندگی میرسند.
با این حال كارشناسان علوم تربیتی لجبازی را خصلتی طبیعی و ضروری میدانند كه از تمایل كودك به كسب درجاتی از استقلال شخصیتی ناشی میشود و باید پذیرفته و كنترل شود. بر این اساس لجبازی نكردن كودك در هیچ زمینهای میتواند نشانه یك عارضه حاد روانی باشد كه باید برای درمانش اقدام كرد.
در مقابل، لجبازی شدید و كنترل نشده نیز از رفتارهای نامناسب والدین حكایت دارد. در حقیقت لجبازی مهار گسیخته نتیجه رفتارهای والدین و شرایط محیطی است كه كودك را به لجبازی بیشتر وادار میسازد. اگر كودكی لجبازی را از حد میگذراند باید ریشه این رفتار را در نحوه برخورد والدین و اطرافیان و تنبیهها و تشویقهای آنان جستجو كرد.
لجبازی و استقلال شخصیتی
كودكان از چه سنی و چرا شروع به لجبازی میكنند؟ كودك از 2 تا 3 سالگی لجبازی را شروع یا بهتر بگوییم كشف میكند. وی به درجهای از خودآگاهی و شناخت محیط و اطرافیان میرسد كه میفهمد رفتارش روی دیگران تاثیر میگذارد و واكنشها را برمیانگیزد. از این رو در برخی امور و هنگامی كه از وی كاری خواسته میشود لجبازی را به كار میگیرد تا واكنشها را مشاهده كند و كنجكاویاش ارضا شود. این كنجكاوی میتواند به همان رفتار یا خواسته مربوط باشد یا به شخص درخواست كننده.
كودك بدون آن كه درباره لجبازی قضاوتی داشته باشد یا آن را خوب یا بد بداند تنها لجبازی را به عنوان وسیلهای برای محك زدن واكنش دیگران به كار میگیرد. یادگیری نه گفتن و توانایی امتناع كردن قدرت لجبازی را در كودك بالا میبرد و به او در كشف دنیایی كه پیش رو دارد كمك میكند.
پس چطور میشود كه این لجبازی به صورت معضلی حاد درمیآید و مایه دردسر والدین و حتی خود كودك میشود؟ پاسخ به این پرسش نیز حقایقی دیگر را آشكار میسازد. واكنش اطرافیان بویژه والدین كه كودك از نظر عاطفی به آنان وابسته است تعیین كننده ضعیف یا قوی شدن لجبازی در كودك است. واكنشهای هیجانی، عصبی و تنبیه گونه در برابر لجبازی میتواند ابعاد آن را گسترده كند و لجبازی را به عادتی دائمی برای كودك تبدیل سازد.
از سوی دیگر ممكن است این رفتارهای نادرست از سوی والدین نیاز كودك به امتناع و ارضای كنجكاوی را سركوب كند. در چنین شرایطی دیگر نباید انتظار داشت استقلال شخصیتی كودك در سنین بالاتر رشد كند و شكل بگیرد.
والدین باید بدانند لجبازی كودك خصلتی طبیعی است كه باید پذیرفته شود. گاهی كودك به لجبازی به چشم یك بازی نگاه میكند و میخواهد والدین را در این بازی شریك سازد. معلوم است كودكانی چنین رفتاری از خود نشان میدهند كه نیاز آنها به بازی و لذت بردن در كنار والدین و همچنین تماس فیزیكی با بدن والدین در آنها ارضا نمیشود. ممكن است كودك لجبازی را به نشانه قهر انجام دهد و بخواهد به والدین بفهماند دلخور یا مخالف است. در حقیقت لجبازی كودك در هر زمینهای معنای خاص دارد كه باید درك و شناسایی شده و سپس مشكل برطرف گردد. بدترین حالت آن است كه كودكی لجبازی را از حد بگذراند و والدین گمان كنند این كودك ذاتا لجباز است. چیزی به نام لجبازی یا پرخاشگری و ناسازگاری ذاتی وجود ندارد، بلكه هر معلولی در كودكان علتی دارد كه باید برطرف شود. ناگفته نماند كه نوعی از لجبازی نیز وجود دارد كه با استقبال والدین همراه است و از همین طریق تقویت میشود. در این حالت كه به لوس شدن تعبیر میشود كودك امتناعها و اصرارهای بیجا را به بازیچهای برای جلب توجه و بلكه رضایت والدین تبدیل میكند و از همین طریق تاثیری عاطفی بر والدین میگذارد تا به خواستهاش برسد.
چه باید كرد؟
ممكن است لجبازی كودك امتناع طبیعی وی از درخواستهای مكرر و آمرانه والدین باشد كه براساس استقلال شخصیتی صورت میگیرد. برخی امتناعها نیز دلایل مشخص جسمی و روانی دارد.
كودك باید حق انتخاب داشته باشد و این انتخاب فقط به لباس، وسایل شخصی و… محدود نمیشود. هر كودكی با توجه به سن و میزان دركش به درجهای از استقلال شخصیتی و اعمال نظراتش در انتخابهای گوناگون تمایل دارد. كودكان از طریق لجبازی و پافشاری بر آنچه میخواهند شخصیت خود به عنوان یك فرد مستقل را میسازند و تقویت میكنند. والدین باید به لجبازیهای كودكان برای مثال هنگام امتناع از خوردن یك نوع غذا، انجام ندادن برخی امور روزمره مانند تعویض لباس یا نظافت شخصی و… احترام بگذارند و در صورت ضرورت به جای برخورد قاطع و احتمالا مقابله به مثل كودك را متقاعد كنند، ناز او را بكشند، دلیلش را برای امتناع جویا شوند، اگر مشكلی هست برطرف كنند و در نهایت از موقعیتی كه كودك در آن به لجبازی میپردازد برای ایجاد ارتباط عاطفی و كلامی قویتر با وی استفاده كنند.
گاهی كودك به دلیل استفاده از انواع تنقلات چرب و شور اشتها ندارد و غذا نخوردن را به دستاویزی برای لجبازی و تاثیرگذاری بر والدین به كار میگیرد.
بدغذایی مشكلی رایج میان كودكان امروزی است و بسیاری از والدین آن را به لجبازی و ناسازگاری كودك برای همراهی در غذا خوردن با خانواده یا والدین نسبت میدهند. در حالی كه مهمترین دلیل بروز بدغذایی بیاشتهایی ناشی از مصرف تنقلات به مقدار زیاد یا در زمان نامناسب برای مثال ساعتی پیش از وعده اصلی غذایی است.
تنبیه بدنی ممنوع
مشاركت دادن كودك در انجام امور، مشورت خواستن از وی بویژه در اموری كه مستقیم به كودك مربوط میشود، برای مثال در چیدمان اتاقش، احترام گذاشتن به خواست و سلیقه كودك، تشویق مناسب و به اندازه در صورت انجام كارهای خوب و درست، شناختن هدف وی از لجبازی و توجه كافی به كودك به نظر كارشناس علوم تربیتی مهمترین روشهای كاهش لجبازی در كودك است.
فراموش نشود لجبازی كودك یك روزه شكل نمیگیرد و یك روزه هم برطرف نمیشود.
لجبازی برای كودك به مرور به یك عادت و خصلت رفتاری و همچنین روشی برای پیشبرد كار، جلب توجه و اظهار وجود تبدیل میشود و رفع آن نیازمند زمان و توجه است. نكته اصلی درباره لجبازی كودك اجتناب از تنبیه وی است. لجبازی یك خصلت بد و پلید نیست و برای كودك هدف محسوب نمیشود. بر این اساس در مقابل لجبازی وی نباید از حربه تنبیه استفاده كرد.
تنبیه بدنی هم به كلی مطرود است و از نظر كارشناسان حتی نیشگون یا سیلی آرام نیز تنبیهی مخرب برای روان كودك محسوب میشود. تنبیه بدنی به جای جسم، روان كودك را نشانه میرود و تاثیری بسیار مخرب برجا میگذارد. تنبیه بدنی به مدت طولانی و حتی برای همیشه در یاد كودك میماند و همین فراموش نكردن بخوبی گویای تاثیر مخرب آن بر روان كودك است.
منبع : jamejamonline.ir
اين روزها اکثر پدر و مادرها به جايي رسيده اند که در جدال بين خواسته هاي خود و فرزندان، اين فرزندان آنها هستند که پيروز شده اند; با اين حال هنوز بسياري از والدين، مهارت هاي کنترل مناسب اين شرايط را نياموخته اند.
شکي نيست که منطقي بودن با کودک لجباز کار سختي است و گاهي اوقات صبر شما به پايان مي رسد، اما راه هاي موثري براي حل مشکل لجبازي بچه ها وجود دارد تا خانه شما را از يک منطقه جنگي به بهشتي آرام تبديل کند.
والدين نبايد در مورد تنبيه کودکشان خيلي سهل انگار يا خيلي خشن عمل کنند. هر دو عملکرد نتايج ناخوشايندي خواهد داشت
آگاه باشيد که اجراي اين راهکارها از اوان کودکي نتايجي کارآمدتر به همراه خواهد داشت. لذا بهتر است پيش از بچه دار شدن با همسرتان در مورد اهدافتان از روش هاي تربيتي صحبت کنيد.
آگاهي از لجبازي کودکان
لجبازي در کودک کاملا طبيعي است. هر کودکي تا حدي لجبازي مي کند، چون اين طبيعت آنهاست که اطرافشان را آزمايش کنند و بفهمند که تا کجا مي توانند پيشروي کنند. با اين حال، بچه ها حد و مرز خود را نمي شناسند و اين وظيفه والدين آنهاست که محدوديت ها را براي آنها مشخص کند. اينجاست که نقش مديريتي پدر و مادر شروع مي شود که هرچه زودتر باشد، بهتر است.
راه حل چيست؟
«نظم موثر»، بهترين راه پيشگيري و همکاري با يک کودک لجباز است. براي به کار بردن اين روش مي بايد از دو قانون استفاده کرد.
قانون اول: در رفتار با کودک بايد ثابت قدم بود. يعني اينکه شما و همسرتان بايد از قبل، در مورد اينکه فرزندتان مجاز به انجام چه کارهايي است و چه کارهايي را نبايد انجام دهد، هماهنگ باشيد. و نيز بايد بدانيد، در صورتيکه فرزندتان ازحد خود تجاوز کرد چگونه با او برخورد کنيد که در اين مورد نيز نياز به هماهنگي قبلي دارد.
کنترل هميشگي از سوي والدين شخصيت کودک را ضعيف مي کند. از سوي ديگر اگر کودک به حال خود رها شود يا به ندرت از سوي والدينش راهنمايي شود و هميشه راه خودش را برود نتيجه آن کودکي خواهد بود غيرقابل کنترل، که حرف والدينش هيچ تاثيري بر او ندارد
وقتي کودک کار خطايي انجام مي دهد نبايد يکي از شما کودک را دعوا کند و ديگري از او حمايت کند. همچنين نبايد در مورد يک عمل کودک يک روز بي توجه باشيد ولي روز ديگر بخاطر همان کار او را دعوا کنيد. نتيجه آنکه روش شما بايد مداوم ، مشابه، و هماهنگ باشد.
قانون دوم: وقتي کودکي لجبازي مي کند، آرام اما محکم و ثابت قدم باشيد. اگر اين دو قانون را درست اجرا کنيد، حد و حدود خود را درک مي کند. داشتن برنامه ريزي روزانه براي کودک باعث مي شود تا شرايطي که باعث تنش شده کم شود و کودک بفهمد که شما چه توقعاتي از او داريد. مثلا بهتر است که برنامه غذا، ساعت خواب و ديگر مسائلي که براي شما اهميت دارد از قبل مشخص شود تا کودک بداند که شما چه توقعي از او داريد. البته همانگونه که بچه ها موظف هستند که بدون سوال، برنامه مورد نظر شما را اجرا کنند، شما نيز بايد وقتي براي کارهاي مورد علاقه کودک در نظر بگيريد.
بهتر است که برنامه غذا، ساعت خواب و ديگر مسائلي که براي شما اهميت دارد از قبل مشخص شود تا کودک بداند که شما چه توقعي از او داريد
بايد بدانيد که کودکان داراي نظرات خاص خود هستند و مي توانند براي خود تصميم بگيرند. اين مسئله بخش مهمي از شکل گيري شخصيت کودک را شامل مي شود. حتي گاهي اوقات زماني را با در نظر گرفتن نظر او و مشورت با او براي انجام فعاليت تنظيم کنيد .پس اين شما هستيد که مسائل قابل بحث و غيرقابل بحث را مشخص کنيد.
تا چه حد سخت گير باشيم؟
والدين نبايد در مورد تنبيه کودکشان خيلي سهل انگار يا خيلي خشن عمل کنند. هر دو عملکرد نتايج ناخوشايندي خواهد داشت.
اگر کودکي بدون آنکه فرصت کافي براي تصميم گيري داشته باشد، جواب منفي بشنود هرگز قادر نخواهد بود که براي خود تصميم بگيرد يا نظر بدهد.
وقتي کودک کار خطايي انجام مي دهد نبايد يکي از شما کودک را دعوا کند و ديگري از او حمايت کند. همچنين نبايد در مورد يک عمل کودک يک روز بي توجه باشيد ولي روز ديگر بخاطر همان کار او را دعوا کنيد. نتيجه آنکه روش شما بايد مداوم ، مشابه، و هماهنگ باشد
بهترين راه براي مهار کودکي که بر سر مسئله اي پافشاري مي کند، اجراي سه راه حل زير است:
اول: آرام اما محکم و قاطع به فرزندتان بگوييد که به رفتارش خاتمه دهد و دوست نداريد که اين کار تکرار شود چون به هيچ وجه آن را نمي پذيرند.
دوم: اگر از کار خود دست برنداشت به کودکتان بگوييد اگر به کارش ادامه دهد، تنبيه خواهد شد. اخطار و آگاهي دادن از مراحل مهمي بشمار مي رود.
«نظم موثر»، بهترين راه پيشگيري و همکاري با يک کودک لجباز است
سوم: در آخرين مرحله اگر کودک به خواسته شما عمل نکرد بايد تنبيه شود. اما بهتراست در مورد چگونگي تنبيه هم اطلاعاتي کسب کنيد که خود جاي بحث دارد. کنترل هميشگي از سوي والدين شخصيت کودک را ضعيف مي کند. از سوي ديگر اگر کودک به حال خود رها شود يا به ندرت از سوي والدينش راهنمايي شود و هميشه راه خودش را برود نتيجه آن کودکي خواهد بود غيرقابل کنترل، که حرف والدينش هيچ تاثيري بر او ندارد.
منبع :تبیان
روان شـناســی كودك
بهترین نحوه برخورد والدین با کودکان لجباز
این روزها اکثر پدر و مادرها به جایی رسیده اند که در جدال بین خواسته های خود و فرزندان، این فرزندان آنها هستند که پیروز شده اند; با این حال هنوز بسیاری از والدین، مهارت های کنترل مناسب این شرایط را نیاموخته اند. شکی نیست که منطقی بودن با کودک لجباز کار سختی است و گاهی اوقات صبر شما به پایان می رسد، اما راه های موثری برای حل مشکل لجبازی بچه ها وجود دارد تا خانه شما را از یک منطقه جنگی به بهشتی آرام تبدیل کند. آگاه باشید که اجرای این راهکارهای از اوان کودکی نتایجی کارآمدتر به همراه خواهد داشت. لذا بهتر است پیش از بچه دار شدن با همسرتان در مورد اهدافتان از روش های تربیتی صحبت کنید.
آگاهی از لجبازی کودکان
لجبازی در کودک کاملا طبیعی است. هر کودکی تا حدی لجبازی می کند، چون این طبیعت آنهاست که اطرافشان را آزمایش کنند و بفهمند که تا کجا می توانند پیشروی کنند. با این حال، بچه ها حد و مرز خود را نمی شناسند و این وظیفه والدین آنهاست که محدودیت ها را برای آنها مشخص کند. اینجاست که نقش مدیریتی پدر و مادر شروع می شود که هرچه زودتر باشد، بهتر است.
راه حل چیست؟
«نظم موثر»، بهترین راه پیشگیری و همکاری با یک کودک لجباز است. برای به کار بردن این روش می باید از دو قانون استفاده کرد.
– قانون اول: در رفتار با کودک باید ثابت قدم بود. یعنی اینکه شما و همسرتان باید از قبل، در مورد اینکه فرزندتان مجاز به انجام چه کارهایی است و چه کارهایی را نباید انجام دهد، هماهنگ باشید. و نیز باید بدانید، در صورتیکه فرزندتان ازحد خود تجاوز کرد چگونه با او برخورد کنید که در این مورد نیز نیاز به هماهنگی قبلی دارد. وقتی کودک کار خطایی انجام می دهد نباید یکی از شما کودک را دعوا کند و دیگری از او حمایت کند. همچنین نباید در مورد یک عمل کودک یک روز بی توجه باشید ولی روز دیگر بخاطر همان کار او را دعوا کنید. نتیجه آنکه روش شما باید مداوم ، مشابه، و هماهنگ باشد.
– قانون دوم: وقتی کودکی لجبازی می کند، آرام اما محکم و ثابت قدم باشید. اگر این دو قانون را درست اجرا کنید، حد و حدود خود را درک می کند. داشتن برنامه ریزی روزانه برای کودک باعث می شود تا شرایطی که باعث تنش شده کم شود و کودک بفهمد که شما چه توقعاتی از او دارید. مثلا بهتر است که برنامه غذا، ساعت خواب و دیگر مسائلی که برای شما اهمیت دارد از قبل مشخص شود تا کودک بداند که شما چه توقعی از او دارید. البته همانگونه که بچه ها موظف هستند که بدون سوال، برنامه مورد نظر شما را اجرا کنند، شما نیز باید وقتی برای کارهای مورد علاقه کودک در نظر بگیرید. باید بدانید که کودکان دارای نظرات خاص خود هستند و می توانند برای خود تصمیم بگیرند. این مسئله بخش مهمی از شکل گیری شخصیت کودک را شامل می شود. حتی گاهی اوقات زمانی را با در نظر گرفتن نظر او و مشورت با او برای انجام فعالیت تنظیم کنید .پس این شما هستید که مسائل قابل بحث و غیرقابل بحث را مشخص کنید.
تا چه حد سخت گیر باشیم؟
والدین نباید در مورد تنبیه کودکشان خیلی سهل انگار یا خیلی خشن عمل کنند. هر دو عملکرد نتایج ناخوشایندی خواهد داشت. اگر کودکی بدون آنکه فرصت کافی برای تصمیم گیری داشته باشد، جواب منفی بشنود هرگز قادر نخواهد بود که برای خود تصمیم بگیرد یا نظر بدهد. بهترین راه برای مهار کودکی که بر سر مسئله ای پافشاری می کند، اجرای سه راه حل زیر است:
– اول: آرام اما محکم و قاطع به فرزندتان بگویید که به رفتارش خاتمه دهد و دوست ندارید که این کار تکرار شود چون به هیچ وجه آن را نمی پذیرند.
– دوم: اگر از کار خود دست برنداشت به کودکتان بگویید اگر به کارش ادامه دهد، تنبیه خواهد شد. اخطار و آگاهی دادن از مراحل مهمی بشمار می رود.
– سوم: در آخرین مرحله اگر کودک به خواسته شما عمل نکرد باید تنبیه شود. اما بهتره در مورد چگونگی تنبیه هم اطلاعاتی کسب کنید که خود جای بحث دارد. کنترل همیشگی از سوی والدین شخصیت کودک را ضعیف می کند. از سوی دیگر اگر کودک به حال خود رها شود یا به ندرت از سوی والدینش راهنمایی شود و همیشه راه خودش را برود نتیجه آن کودکی خواهد بود غیرقابل کنترل،
لجبازی چیست؟ کدام رفتار در کودکم طبیعی است و کدام لجبازی است؟ چگونه با او رفتار کنم؟
در بسیاری از موارد، والدین فکر می کنند بچه ی سه یا چهار ساله شان، با آنها لجبازی می کند. در حالی که آن کار به ظاهر لجبازانه به این دلیل از بچه سر زده است که نمی تواند صحبت کند یا درباره ی چیزی که می خواهد، توضیح دهد. کودکان به این دلیل که یا توانایی گفتاری ندارند یا در این توانایی مهارت لازم را کسب نکرده اند، برای رساندن منظورشان، اشیا را به اطراف پرت یا روی یک حرکت یا حرف شان، پافشاری می کنند. به خصوص در سن دو تا چهار سالگی که بچه ها در این سن و سال تمایل دارند همه چیز را برای خودشان داشته باشند.
به این ترتیب اگر دقت کنید، متوجه می شوید به برداشتن کیف یا دیگر وسایل شخصی مادرشان واکنش های تند نشان می دهند. اوضاع وقتی بدتر می شود که والدین، واکنش های اشتباه نشان می دهند به عنوان مثال در برابر خواسته ی کودک، روی خواسته ی خود اصرار می کنند و آن قدر این پافشاری دوطرفه، تداوم پیدا می کند که به رقابت و لج بازی بین والدین و کودک منجر می شود و به طور غیرمستقیم به کودک آموزش می دهند لجبازی کند، در حالی که بچه پیش از آن، اصلاً لجبازی کردن را بلد نبوده است.
به عنوان مثال والدین در برابر خواسته ی کودک، شروع به توجیهات و آوردن دلایل منطقی و طولانی می کنند، توضیحاتی که نه بچه به آن توجه می کند و نه اصلاً آنرا می فهمد. در این مرحله، وقتی بچه ها به حرف والدین گوش نمی کنند، پدر و مادر فکر می کنند کودک لجبازی دارند! در صورتی که همه ی این عکس العمل ها بخشی از دوره ی رشد کودک به حساب می آید.
حتا اگر قرار است نکته ای به بچه یاد بدهید، مثل اینکه پس از بازی اسباب بازی هایش را جمع و جور کند، باید این آموزش مشارکتی باشد و والدین به همراه کودک این کار را انجام دهند و آرام آرام و به طور غیرمستقیم او را به سمت انجام وظایفش سوق دهند.
بخش دیگری از موضوع لجبازی کودکان، به نحوه ی برخورد پدر و مادرها با بچه ها برمی گردد. به دلیل کوچک بودن خانه ها و آپارتمان هایی که در آن زندگی می کنیم، والدین معمولاً از بچه ها می خواهند جیغ و فریاد نزنند و برای جلوگیری از جیغ و فریاد آنها، به سرعت هم تسلیم می شوند و چیزی را که بچه می خواهد، در اختیارش قرار می دهند، به خصوص وقتی می خواهیم رفتاری را در کودک تغییر دهیم، جیغ و لجبازی کودک بیشتر می شود و اتفاقاً والدین هم زودتر تسلیم می شوند. این در حالی است که کودکان به راحتی تغییر رفتار را نمی پذیرند و این کار، زمان و حوصله ی بسیاری نیاز دارد. نکته ی مهم آنکه همیشه به یاد داشته باشید تربیت کودک باید با نظم خاصی همراه باشد و تشویق و تنبیه ها (البته نه از نوع عاطفی و بدنی) به موقع و به اندازه باشد و حتماً انجام شود.
البته اختلال نافرمانی و لجبازی عمدتاً در سنین ورود به مدرسه بروز می کند و کودک نسبت به معلم، ناظم و والدین نافرمان و لجباز است و تکالیفش را انجام نمی دهد یا نافرمانی های شدیدتر و عمیق تر دارد و 55 تا 60 درصد از این موارد، با اختلال بیش فعالی همراه است
در صورتی که به کودک قول داده اید اگر به حرف شما گوش کند پاداش می گیرد و اگر جیغ بزند نمی تواند برنامه ی مورد علاقه اش را از تلویزیون تماشا کند، حتماً به این وعده و وعیدها عمل کنید. نکته ی پایانی اینکه، همیشه کودکان، صرفاً لجباز نیستند و ممکن است لجبازی ظاهری آنها با اختلال دیگری همراه باشد، اختلالاتی مثل ADHD یا بیش فعالی و کمبود توجه، گاهی هم ممکن است این دو اختلال را به طور همزمان داشته باشند.
البته اختلال نافرمانی و لجبازی عمدتاً در سنین ورود به مدرسه بروز می کند و کودک نسبت به معلم، ناظم و والدین نافرمان و لجباز است و تکالیفش را انجام نمی دهد یا نافرمانی های شدیدتر و عمیق تر دارد و 55 تا 60 درصد از این موارد، با اختلال بیش فعالی همراه است، که در این صورت والدین حتماً باید با روان شناسان مشورت کنند و برنامه ریزی مدون و مشخصی برای حل این بحران داشته باشند.
لجاجت در کودکان و روشهای پیشگیری
مجموعه: رفتار از کودکی تا نوجوانی
لجاجت مساله بسیار متداولی بوده و یکی از رایجترین مشکلات کودکان ارجاع شده به درمانگاههای روان شناسی را تشکیل می دهد.
اختلال نافرمانی،منفی بافی و مخالفت با دیگران بالاخص در برابر والدین و مربیان است. کودک پیوسته درخواستها و فرمانهای والدین را نادیده می گیرد و مایل است در مقام مجادله یا سرزنش برآید و بگونه ای عمل می کند که مخالف با در خواست دیگران می باشد. همچنین در کودکانی که با دیگران لجاجت می کنند علائم دیگری که بر مشکل لج کردن مشاهده می شوند، این علائم عبارتند از:
پایین بودن اعتماد به نفس، تحمل کم برای ناکامی، خلق افسرده و حمله های کج خلقی.
علل لجاجت در کودکان
· والدین بیشتر فرمان می دهند، بیشتر می پرسند و بیشتر به کودکان اهانت می کنند، فرمانهای والدین بیشتر منفی است و به صورت خشم یا اهانت و توام با نق نق صادر می شود.
· معمولا والدین این کودکان با یکدیگر اختلاف نظرهای شدیدی دارند و دائما در حال مجادله با یکدیگرند و اغلب احساسات خود را نیز عملا بروز می دهند.
· خیلی مواقع لج بازی کودک توسط والدین تقویت می شود و این رفتار ناخوشایند در کودک شکل می گیرد.
· معمولا ناکامی نیز می تواند علت لج بازی در کودک باشدو باید تلاش شود کودک کمتر ناکامی را تجربه کند.
· همچین در کودکانی که در رشد عاطفی شان تاخیر وجود دارد و یا مبتلا به ناتوانی های یادگیری اند لج بازی بیشتر گزارش می شود.
· در سنین نوجوانی نیز ممکن است لج کردن به عنوان تظاهری از نیاز به گسستن از والدین و برقراری هویتی مستقل مشاهده شود.
· آخرین فاکتور را عامل حسادت اشاره کرد که لجاجت کودک بیشتر مواقع بخاطر حسادت کودک دیده می شود،پس والدین نباید به رشد حسادت کودک کمک نمایند.
درمان اولیه این اختلال عبارت است از:
· روان درمانی کودک
· هرگز به کودکان به خاطر توقف لجبازی نباید رشوه داد.
· حذف پاداش بدنبال لج بازی کودک و محروم کردن کودک بخاطر لجبازی شیوه خوبی است اما هیچ وقت از تنبیه برای حذف لجبازی کودک نباید استفاده کرد.
· والدین باید نمونه خوبی باشند یعنی خودشان هیچ وقت لج بازی نکنند چون والدین آئینه فرزندان محسوب می شوند.
مجموعه: رفتار از کودکی تا نوجوانی
روانشناسی کودکان-كودك بدون آن كه درباره لجبازی قضاوتی داشته باشد یا آن را خوب یا بد بداند تنها لجبازی را به عنوان وسیلهای برای محك زدن واكنش دیگران به كار میگیرد.
آگاهی؛ دلیل لجاجت کودکان
لجبازی در امور مختلف حتی در موقعیتهای خاص یا مشابه خصلتی فراگیر در كودكان است. اغلب والدین در تقابل لجبازی كودك در دورههای مختلف زندگی وی كه به اشكال مختلف مشاهده میشود به مشكلات جدی برمیخورند و گاه به درماندگی میرسند.
با این حال كارشناسان علوم تربیتی لجبازی را خصلتی طبیعی و ضروری میدانند كه از تمایل كودك به كسب درجاتی از استقلال شخصیتی ناشی میشود و باید پذیرفته و كنترل شود. بر این اساس لجبازی نكردن كودك در هیچ زمینهای میتواند نشانه یك عارضه حاد روانی باشد كه باید برای درمانش اقدام كرد.
در مقابل، لجبازی شدید و كنترل نشده نیز از رفتارهای نامناسب والدین حكایت دارد. در حقیقت لجبازی مهار گسیخته نتیجه رفتارهای والدین و شرایط محیطی است كه كودك را به لجبازی بیشتر وادار میسازد. اگر كودكی لجبازی را از حد میگذراند باید ریشه این رفتار را در نحوه برخورد والدین و اطرافیان و تنبیهها و تشویقهای آنان جستجو كرد.
لجبازی و استقلال شخصیتی
كودكان از چه سنی و چرا شروع به لجبازی میكنند؟ كودك از 2 تا 3 سالگی لجبازی را شروع یا بهتر بگوییم كشف میكند. وی به درجهای از خودآگاهی و شناخت محیط و اطرافیان میرسد كه میفهمد رفتارش روی دیگران تاثیر میگذارد و واكنشها را برمیانگیزد. از این رو در برخی امور و هنگامی كه از وی كاری خواسته میشود لجبازی را به كار میگیرد تا واكنشها را مشاهده كند و كنجكاویاش ارضا شود. این كنجكاوی میتواند به همان رفتار یا خواسته مربوط باشد یا به شخص درخواست كننده.
كودك بدون آن كه درباره لجبازی قضاوتی داشته باشد یا آن را خوب یا بد بداند تنها لجبازی را به عنوان وسیلهای برای محك زدن واكنش دیگران به كار میگیرد. یادگیری نه گفتن و توانایی امتناع كردن قدرت لجبازی را در كودك بالا میبرد و به او در كشف دنیایی كه پیش رو دارد كمك میكند.
پس چطور میشود كه این لجبازی به صورت معضلی حاد درمیآید و مایه دردسر والدین و حتی خود كودك میشود؟ پاسخ به این پرسش نیز حقایقی دیگر را آشكار میسازد. واكنش اطرافیان بویژه والدین كه كودك از نظر عاطفی به آنان وابسته است تعیین كننده ضعیف یا قوی شدن لجبازی در كودك است. واكنشهای هیجانی، عصبی و تنبیه گونه در برابر لجبازی میتواند ابعاد آن را گسترده كند و لجبازی را به عادتی دائمی برای كودك تبدیل سازد.
از سوی دیگر ممكن است این رفتارهای نادرست از سوی والدین نیاز كودك به امتناع و ارضای كنجكاوی را سركوب كند. در چنین شرایطی دیگر نباید انتظار داشت استقلال شخصیتی كودك در سنین بالاتر رشد كند و شكل بگیرد.
والدین باید بدانند لجبازی كودك خصلتی طبیعی است كه باید پذیرفته شود. گاهی كودك به لجبازی به چشم یك بازی نگاه میكند و میخواهد والدین را در این بازی شریك سازد. معلوم است كودكانی چنین رفتاری از خود نشان میدهند كه نیاز آنها به بازی و لذت بردن در كنار والدین و همچنین تماس فیزیكی با بدن والدین در آنها ارضا نمیشود. ممكن است كودك لجبازی را به نشانه قهر انجام دهد و بخواهد به والدین بفهماند دلخور یا مخالف است. در حقیقت لجبازی كودك در هر زمینهای معنای خاص دارد كه باید درك و شناسایی شده و سپس مشكل برطرف گردد. بدترین حالت آن است كه كودكی لجبازی را از حد بگذراند و والدین گمان كنند این كودك ذاتا لجباز است. چیزی به نام لجبازی یا پرخاشگری و ناسازگاری ذاتی وجود ندارد، بلكه هر معلولی در كودكان علتی دارد كه باید برطرف شود. ناگفته نماند كه نوعی از لجبازی نیز وجود دارد كه با استقبال والدین همراه است و از همین طریق تقویت میشود. در این حالت كه به لوس شدن تعبیر میشود كودك امتناعها و اصرارهای بیجا را به بازیچهای برای جلب توجه و بلكه رضایت والدین تبدیل میكند و از همین طریق تاثیری عاطفی بر والدین میگذارد تا به خواستهاش برسد.
چه باید كرد؟
ممكن است لجبازی كودك امتناع طبیعی وی از درخواستهای مكرر و آمرانه والدین باشد كه براساس استقلال شخصیتی صورت میگیرد. برخی امتناعها نیز دلایل مشخص جسمی و روانی دارد.
كودك باید حق انتخاب داشته باشد و این انتخاب فقط به لباس، وسایل شخصی و… محدود نمیشود. هر كودكی با توجه به سن و میزان دركش به درجهای از استقلال شخصیتی و اعمال نظراتش در انتخابهای گوناگون تمایل دارد. كودكان از طریق لجبازی و پافشاری بر آنچه میخواهند شخصیت خود به عنوان یك فرد مستقل را میسازند و تقویت میكنند. والدین باید به لجبازیهای كودكان برای مثال هنگام امتناع از خوردن یك نوع غذا، انجام ندادن برخی امور روزمره مانند تعویض لباس یا نظافت شخصی و… احترام بگذارند و در صورت ضرورت به جای برخورد قاطع و احتمالا مقابله به مثل كودك را متقاعد كنند، ناز او را بكشند، دلیلش را برای امتناع جویا شوند، اگر مشكلی هست برطرف كنند و در نهایت از موقعیتی كه كودك در آن به لجبازی میپردازد برای ایجاد ارتباط عاطفی و كلامی قویتر با وی استفاده كنند.
گاهی كودك به دلیل استفاده از انواع تنقلات چرب و شور اشتها ندارد و غذا نخوردن را به دستاویزی برای لجبازی و تاثیرگذاری بر والدین به كار میگیرد.
بدغذایی مشكلی رایج میان كودكان امروزی است و بسیاری از والدین آن را به لجبازی و ناسازگاری كودك برای همراهی در غذا خوردن با خانواده یا والدین نسبت میدهند. در حالی كه مهمترین دلیل بروز بدغذایی بیاشتهایی ناشی از مصرف تنقلات به مقدار زیاد یا در زمان نامناسب برای مثال ساعتی پیش از وعده اصلی غذایی است.
تنبیه بدنی ممنوع
مشاركت دادن كودك در انجام امور، مشورت خواستن از وی بویژه در اموری كه مستقیم به كودك مربوط میشود، برای مثال در چیدمان اتاقش، احترام گذاشتن به خواست و سلیقه كودك، تشویق مناسب و به اندازه در صورت انجام كارهای خوب و درست، شناختن هدف وی از لجبازی و توجه كافی به كودك به نظر كارشناس علوم تربیتی مهمترین روشهای كاهش لجبازی در كودك است.
فراموش نشود لجبازی كودك یك روزه شكل نمیگیرد و یك روزه هم برطرف نمیشود.
لجبازی برای كودك به مرور به یك عادت و خصلت رفتاری و همچنین روشی برای پیشبرد كار، جلب توجه و اظهار وجود تبدیل میشود و رفع آن نیازمند زمان و توجه است. نكته اصلی درباره لجبازی كودك اجتناب از تنبیه وی است. لجبازی یك خصلت بد و پلید نیست و برای كودك هدف محسوب نمیشود. بر این اساس در مقابل لجبازی وی نباید از حربه تنبیه استفاده كرد.
تنبیه بدنی هم به كلی مطرود است و از نظر كارشناسان حتی نیشگون یا سیلی آرام نیز تنبیهی مخرب برای روان كودك محسوب میشود. تنبیه بدنی به جای جسم، روان كودك را نشانه میرود و تاثیری بسیار مخرب برجا میگذارد. تنبیه بدنی به مدت طولانی و حتی برای همیشه در یاد كودك میماند و همین فراموش نكردن بخوبی گویای تاثیر مخرب آن بر روان كودك است.
رفتار, رفتار کودکان, رفتار با کودک, رفتار با کودکان, رفتار درمانی, رفتار پیامبر با کودکان, رفتار با نوزاد, کودک, تربیت کودک, تعلیم وتربیت, آموزش کودک, تربیت کودکان, تعلیم و تربیت کودک, کتاب تربیت کودک
وقتی کودک مدام می گوید نه!!
گاهی پیش می آید که کودک قوانینی را که انتظار می رود از آنها تبعیت کند، زیر پا می گذارد، رفتارهای آزاردهنده ای با دیگران دارد، به هر درخواستی می گوید نه و سعی می کند همه چیز را به هم بریزد. این وضعیت در بیشتر کودکان پیش می آید ولی کودک باید با گذشت زمان از این حالت خارج شود. در غیر این صورت یک تنش روانی در او وجود دارد که «اختلال نافرمانی» نامیده می شود.
بیشتر از ۵ درصد کودکان به این اختلال دچار می شوند. البته پسر بچه ها بیشتر از دختر ها مستعد هستند. در برخورد با چنین حالتی والدین نباید از کنترل کودک ناامید شوند و اجازه دهند به شرارت هایش ادامه دهد. در این وضعیت تمام تلاش کودک بر این است که دیگران را آزار داده و عصبانی کند و هیچ ترسی از شروع نزاع و درگیری با دیگران ندارد. درباره دلیل به وجود آمدن این بیماری دو تئوری وجود دارد ولی هنوز روان شناسان نمی توانند با قاطعیت دلیل آن را توضیح دهند. در برخورد با کودکی که به این اختلال دچار است نباید کنترل اعصاب تان را از دست بدهید و از کوره در بروید، چون موجب احساس پیروزی و خوشنودی در او می شود.
باید خیلی صبور باشید و بدون این که خشم تان را نشان دهید با رفتارهای او مقابله کنید. با در نظر گرفتن تنبیه و تشویق های معقول سعی کنید به او بفهمانید سرکشی و اذیت دیگران می تواند باعث آزار خودش شود. مثلا در برابر نافرمانی او با قاطعیت از تفریح ها و لذت هایی که دوست دارد محرومش کنید و با نشان دادن رفتارهای درست به او برای این رفتار ها تشویق در نظر بگیرید. البته اگر این بیماری طولانی شود بهتر است به دکتر مراجعه و حتی به درمان های دارویی روی بیاورید. خیلی از متخصصان ویتامین E و امگا ۳ را در بهبود این بیماری موثر می دانند.
هفت راه برای درمان لجبازی کودکان
مجموعه : روانشناسی و زندگی بهتر
اصولا” لجبازی یك نوع رفتار و واكنش نامطلوب است كه به صورت های مختلفی خود را نشان می دهد، از جمله آسیب رساندن به خود و دیگران ، ناسزا گفتن ، گریه كردن و فریاد كشیدن ، شكستن وسایل و … در افراد لجباز پایین بودن اعتماد به نفس و عدم داشتن خود باوری مثبت و پذیرفتن خود واقعی مشهود است.
7 راه برای درمان لجبازی:
پنجره ی اول – مستقّل بارآوردن كودك: در برخورد كلّی در زندگی باید طوری با كودك رفتار كرد كه او بتواند در امور روزمره ی خود به طور مستقّل و گاهی بدون نیاز به دیگران تصمیم بگیرد. البتّه فشارهای منفی را نباید در این خصوص وارد كرد ، بلكه باید با راهنمایی های به جا تذكّر داد و روش های صحیح را به موقع به او آموزش داد.
پنجره ی دوم : كودك را تا حدّ امكان وادار به عجله و شتاب زدگی نكنیم . معمولا” خانواده ها در چند كار ، كودك را ناخواسته یا خواسته به عجله و شتابزدگی وادار می كنند كه بیشتر مواقع عدم آگاهی والدین در تشدید آ ن ها ، دخالت مستقیم دارداز جمله چیزهایی كه می توان در این رابطه یاد آور شد:
الف – حمّام كردن : در دوران طفولیّت عدم آشنایی والدین به خصوص مادر از مسایل تربیتی باعث می شود به جای فراهم آوردن محیطی شاد و مفرّح هنگام استفاده از حمّام ، آن را به محیطی درد آور و وحشتناك برای او تبدیل می كند. برای این كار بهتر است اجازه بدهیم كودك ابتدا خوب بازی كند و در همان حال با شعرها و قصّه های كودكانه شروع به شستن او كنیم و ضمنا” اجازه دهیم تا كودك حتّی برخی از اسباب بازی های خود را به حمّام بیاورد و با آن ها مشغول بازی شود.
ب- مهمانی رفتن: همان طور كه ما بزرگ ترها قبل از رفتن به مهمانی یا گردش نیاز داریم خود را آماده كنیم ، فرزندان ما هم نیاز دارند كه آماده شوند. البتّه نیاز آن ها با نیاز ما اندكی تفاوت دارد. پس بهتر است زمان رفتن به مهمانی یا گردش را یك ساعت قبل از حركت به كودك یادآور شویم تا بتواند با كمك بزرگ ترها آماده شود. متاسفانه بعضی از والدین كمی قبل از حركت به كودك می گویند آماده شود و این كار باعث لجبازی و مخالفت او می شود. چون دایم به او تذكّر می دهیم كه زود باش ، سریع تر، دیر شد و… به جای این كه سرعت كودك را برای آماده شدن بیشتر كنیم ،باعث می شویم كه مخالفت كند.
ج – غذا خوردن ، خوابیدن و …: بهر حال كودك مانند افراد بزرگسال نمی تواند از نیروی تفكّر و حركت در یك زمان استفاده كند و والدین باید بدانند زمان تفكّر و انجام كارها در كودكان به سعه ی صدر بیشتری نیاز دارد.
پنجره ی سوم: رشوه ندادن و حذف پاداش كودك لجباز : اگر كودك برای رسیدن به مطلوب خود چه درست و چه نادرست شروع به گریه كردن و یا داد كشیدن بكند و از این راه بخواهد به خواسته ی خود برسد و والدینی كه به اصطلاح حوصله ی ندارند با دادن امتیاز ( رشوه ) به كودك ، او را ساكت می كنند ، باعث پرورش لجبازی در او می شوند. پس باید پدر به خصوص مادر از دادن هرگونه رشوه و پاداش به كودك خوداری كند. البتّه تشویق برای كارهای خوب و مثبت كودك با رشوه دادن فرق دارد. تشویق باعث رشد اعمال نیك و حركت به سوی ترقِّی می شود. امّا باید توجّه داشت كه تشویق و پاداش ، باید به اندازه و درخور كار او باشد.
پنچره ی چهارم -عدم توجّه و نادیده گرفتن رفتار كودك لجباز : گاهی بهتر است وقتی فرزندمان شروع به داد و بیداد می كند خیلی خونسرد و بی توجّه از كنار مسئله عبور كنیم به طوری كه یا متوجّه نشده ایم و یا موضوع برایمان اهمّیّت ندارد.
پنجره ی پنجم – برقراری آرامش و امنیّت در خانواده: به هر حال در هر خانواده مسایل و مشكلاتی به وجود می آ ید كه منجر به بحث و گفت و گو می شود. والدین باید بدانند كه تمام مسایل گره هایی هستند كه به وسیله ی دست باز می شوند. یعنی به جای بحث و متّهم كردن دیگران ، آرام و بدون بر هم زدن امنیّت خانواده به خصوص كودكان ، مشكلات و مسایل را می توان به راحتی حل كرد، به طوری كه هم خود و هم دیگران از نوع گفت و گو ها لذّت ببرند.
پنجره ی ششم – راهنمایی ” آری ” امّا دخالت “ خیر” : هیچ كس از دخالت كردن دیگران در امور زندگی خوداحساس رضایت و خشنودی نمی كند. پدر و مادر از همان شروع تربیت باید حركت صعودی خود را بر پایه ی راهنمایی قرار دهند تا كودك بتواند كم كم راه صحیح زیستن را تشخیص دهد. دیگر قابل پذیرش نیست كه من : ” من می گویم این طور باش ، من می گویم این جا نرو و… بلكه ارشاد و راهنمایی های خردمندانه و كمك گرفتن از خود كودك در مشكلات می تواند كمك بزرگی باشد.
پنجره ی هفتم – عدم لجبازی والدین: آموزش های عملی به مراتب از آموزش های تئوری ، موثرتر و آموزنده تر می باشند. اگر والدین در حضور بچّه ها با یك دیگر لجبازی كنند ، خیلی راحت و بدون دردسر لجبازی را به آن ها یاد می دهند و بچّه ها به طور واضح فیلمی مشاهده می كنند كه در آن یكی از والدین با پافشاری دیگری را مجبور به اطاعت از خود می كند و آنان متوجّه می شوند كه از این راه می توانند به راحتی به خواسته های خود برسند.
نتیجه: پدرها و مادرها باید بدانند كه با بردباری می توانند بر اكثر ناهنجاری ها چیره شوند و اجازه ندهند كودك به تنهایی برای همه ی افراد یك خانواده تصمیم بگیرد. متاسفانه بعضی از والدین با گفتن من حوصله ندارم و یا كی حوصله ی این كارها را دارد ، سعی می كنند بار مسئولیّت تربیت را كج به منزل برسانند . این گونه والدین باید گفته های خود را اصلاح كنند . بگویند من حوصله دارم و یا بهتر است بگویند من می توانم با حوصله و بردبار باشم و از این طریق خود باوری مثبت و عزِّت نفس خود را بالا ببرند. امّا در لجبازی از هر روشی برای از بین بردن یا كاهش آن استفاده می كنیم ، باید مراقب باشیم تا كودكان به خود و یا دیگران آسیب نرسانند.
چند روش برای جلوگیری از لجبازی کودکان
مجموعه: روانشناسی کودکان
پدران و مادران با کمی خلاقیت و ابتکار می توانند بدون نگرانی و عصبانیت راه حل های مناسبی را برای برخورد با کودکان خود در زمینه های رفتاری مختلف پیدا کنند.
یکی از مشکلات مادران لجبازی کودکان است و به همین دلیل برخورد مناسب با این مشکل می تواند روند تربیت را در مسیر درست قرار دهد. اولین نکته این است که با استفاده از روش های ساده و سرگرم کننده می توانیم کودک لجباز خود را آرام کرده و برای دقایقی او را وادار کنیم با ما همکاری کند. در نظر بگیریم وقتی که می خواهیم دندان های فرزندانمان را مسواک بزنیم، دهانش را باز نمی کند. در موقع ناخن گرفتن بی قراری می کند و اگر کودکمان پارک را ترک نکند، ما دیر به محل کارمان می رسیم ولی او همچنان از تاب بازی دست بر نمی دارد. معمولا کودکان 3-4 ساله کمی ناسازگارند. به ویژه هنگامی که پدر و مادرشان به طور جدی می خواهند کاری را ازآنها می خواهند مخالفت می کنند. دلیل مخالفت آنها این است که می خواهند استقلال خود را نشان دهند. حرف زدن در این مورد با آنها بی فایده است. برای مطیع کردن کودکان نباید فریاد زد و یا آنها را تهدید کرد.
با کمی خلاقیت و حوصله می توانیم حواس فرزندانمان را به کار مورد نظر جلب نماییم. هنگامی که قرار است پزشک آمپولی را به کودکمان تزریق کند یا مجبور هستیم برای مدت طولانی در صف خرید فروشگاه منتظر بمانیم، با به کار گیری روش های زیر می توانیم فکر او را به چیز های دیگری مشغول کنیم.
– او را بخندانیم، خنداندن کودکان بهترین راه برای مسواک زدن یا دارو دادن به آنهاست. وقتی که آنها می خندند،نه تنها فکرشان جای دیگر مشغول نیست بلکه دهانشان نیز کاملا باز است.
– خاطرات دوران کودکی خود را تعریف کنیم؛ بهترین روش برای سر گرم کردن فرزندمان در مواقع ضروری داستان گفتن است. حتی اگر داستان ساختگی باشد. در عین حال ما نیز می توانیم قدرت تخیل خود را امتحان کنیم.با گفتن داستان های طولانی،می توانیم فرزندمان را زمان بیشتری سر گرم کنیم.
– آهنگین و موزون صحبت کنیم؛ معمولا وقت خوابیدن بهترین زمان برای پشت گوش انداختن خیلی چیز هاست، با لحنی موزون می توانیم فرزندمان را به مسواک زدن و لباس خواب پوشیدن تشویق کنیم. همچنین می توانیم زمان آواز خواندن، یک یا دو کلمه را اشتباه تلفظ کنیم.با این کار حواس فرزندمان به اشتباه ما بیشتر از مسواک زدن جلب می شود.
– تغییر صدا بدهیم؛ با تغییر دادن صدایمان برای کودکان داستان های جالب تعریف کنیم مانند صحبت کردن پیرزن بی دندان، صحبت کردن با لهجه های مختلف، حرف زدن بچه گانه و یا هر تقلید صدایی که می توانیم انجام دهیم.
– به او رازی را بگوییم؛اگر تا 15 دقیقه ای دیگر وقت دکتر داریم و فرزندمان سوار ماشین نمی شود،خم شده ودرگوش او بگوییم؛من می خواهم یک راز خیلی مهم را به تو بگویم. می خواهی آن را بشنوی؟ وقتی که او با سر بله گفت او را بغل کنیم و چیزهای جالب و شیرین را در گوشش بگوییم؛ سپس با سرعت او را در صندلی ماشین قرار دهیم.
– روی نکات مثبت تاکید بیشتری کنیم؛ آیا فرزندمان از دست شستن قبل از شام یا شامپو زدن متنفر است؟ تعریف و تمجید کردن از یک مدل قدیمی ترفند خوبی است بگوییم هر وقت که سرت رابا شامپو می شویی، موهایت بسیار براق و زیبا به نظر می رسند، هم چنین بوی خوبی می دهد در همین زمان شامپو کف دستمان ریخته و آرام آرام آن را روی سر فرزندمان بریزیم.
با کمی خلاقیت و ابتکار می توان بدون نگرانی و عصبانیت راه حل های مناسبی را برای بر خورد با کودکانمان در زمینه های رفتاری مختلف پیدا کنیم و به رفع مشکل بپردازیم و با این روش های تربیتی به کودکانمان بیشتر نزدیک می شویم و با اصول و تدابیر تربیتی مناسب و به جایی که به کار می بریم بزرگسالی خوبی را برای آنان در نظر می گیریم.
منبع:سلامت نیوز
از طرف دیگر باید روش «خاموشی» را اعمال کرد ، به این مفهوم که والدین در مقابل رفتارهای منفی کودک هیچ واکنش کلامی ، دیداری و شنیداری انجام نمی دهند.
لجبازی به شکل ها و دلایل مختلف در کودکان بروز می کند ، معمولا این واژه را درباره کودکان زیر ۳ سال با احتیاط به کار می برند چون در بیشتر این کودکان ، این نوع واکنش رفتاری، هدف دار نیست و کودک به علت مشکلات جسمی و یا تعارضات درونی، مشکلات خود را به صورت گریه ، نق زدن ، پرخاشگری ، بی خوابی، امتناع از خوردن غذا و بی اختیاری ادرار و مدفوع نشان می دهد .
واکنش هایی نظیر تنبیه کودک و یا بی توجهی به او می تواند زمینه ساز ایجاد تصویری نامطلوب از والدین در ناخودآگاه کودک باشد که بعدها به شکل خشم هدف دار خود را نشان می دهد.
با کودک مدارا کنید:
با اینگونه کودکان باید مدارا کرد و ابتدا زمینه های بروز لجبازی را شناسایی کرد، سپس کودک را از آن دور کرد ، به عنوان مثال کودکی را که در بازار از والدین می خواهد هرچیزی را برایش بخرند، نباید به بازار بُرد و همیشه درباره برآوردن خواسته هایش یک چیز دیگر را باید جایگزین کرد مثل ابزار پلاستیکی به جای واقعی و دور نگاه داشتن وسایل خطرناک از دسترس کودک . اما کودکان پس از پایان سه سالگی و آغاز چهار سالگی وارد حیطه اجتماعی می شوند و رفتارهای مختلف را از یکدیگر می آموزند و با الگوبرداری منفی سعی می کنند در رابطه با والدین خود آن را اجرا کنند و این امر تا حدود زیادی آگاهانه و هدفمند است و کودک با آزمون و خطاهایی که می کند سعی در به زانو درآوردن والدین و تسلیم آن ها در برابر خواسته هایش دارد و با این کار به سیطره قدرت خود و خود محوری اش ادامه می دهد و برای این کار ، بهانه هایی نیز برای خود دارد مانند وجود رقیبی به عنوان برادر و یا خواهر کوچک تر و یا به علت رفتن به مهد کودک و یا مواردی از این قبیل ، این گروه از کودکان ، اعتماد به نفس پایینی دارند و نسبت به دیگر کودکان تعارضات درونی بیشتری دارند و سطوح ترس و اضطرابشان بالاتر از همسالانشان است.
به کودک میدان دهید
برای درمان لجبازی کودکان در ابتدا باید روی استقلال آن ها به شکل عملی و فکری کار شود، والدین باید به کودک میدان دهند تا خودش کارهای شخصی اش را انجام دهد و در برخی زمینه ها نظر او را جویا شوند ، فعالیت هایی از این قبیل با عث خودباوری بیشتر کودک و جلب توجه به صورت مثبت می شود و انرژی بالقوه کودک را به سمت مثبت هدایت می کند .
اعمال روش خاموشی
از طرف دیگر باید روش «خاموشی» را اعمال کرد ، به این مفهوم که والدین در مقابل رفتارهای منفی کودک هیچ واکنش کلامی ، دیداری و شنیداری انجام نمی دهند و گویی چیزی را ندیده اند ، کودک پس از چند بار تکرار رفتار منفی، به علت دریافت نکردن پاسخ، پی می برد که کارش بیهوده است.
روش تقویت رفتار ناهمساز
وقتی شدت رفتارهای کودک نسبت به قبل کاهش یافت والدین باید روش «تقویت رفتار نا همساز» را اجرا کنند، یعنی رفتار مقابل رفتار منفی کودک را به محض سر زدن از کودک ، تقویت کنند ، مثلا کودکی که گریه می کند به محض آن که ساکت شد ، توسط والدین مورد توجه و تشویق قرار گیرد .
رژیم غذایی مناسب
شاخص های دیگری که باید در نظر داشت ، استفاده از رژیم غذایی صحیح است، مصرف بیش از اندازه سردی ها ، تنقلات، کاکائو، نمک و سرکه باعث تحریکات عصبی کودک و تماشای تلویزیون و بازی های رایانه ای بیش از یک ساعت در روز باعث تشکیل امواج مخرب در مغز کودک و عصبانیت او می شود ، کم خوابیدن کودک نیز باعث افزایش لجبازی می شود ، خواب شب مهم تر از خواب روز است چون در خواب روزانه عواملی نظیر نور و صدا باعث بر هم خوردن ریتم خواب می شود و کودک با وجود خواب زیاد ، پس از بیداری آرامش ندارد .
مراجعه به مشاور
درباره لجبازی های شدید کودکان که گاه به صورت گریه های طولانی و کبودی لب ها و واکنش های غیر عادی خود را نشان می دهد ، بررسی امواج مغز کودک و مراجعه به روان پزشک و روان شناس کودک ضرورت دارد .
گردآوری : گروه سبک زندگی سیمرغ
www.seemorgh.com/lifestyle
منبع : khorasannews.com
اغلب گفته می شود که کودکان دو ساله از نظر رفتاری” وحشتناک اند”،زیرا آن ها در این سن خیلی بداخلاقی می کنند. ولی آنچه مسلم است اینکه این مشکل از روز تولد دو سالگی شروع نمی شود و در آغاز سه سالگی از میان نمی رود. در میان کودکان یک ساله هم می توان کج خلقی هایی را دید. همچنین بسیاری از افراد چهل یا پنجاه ساله هم وجود دارند که لجبازی دارند.
بیشتر والدین باید تعدادی از این بداخلاقی ها را تحمل کنند. به ویژه بین 2 تا 3 سالگی که کودک می خواهد استقلالش را تثبیت کند و همه کارها را آنطور که خودش می خواهد،انجام دهد نه آنطور که شما به او می گویید.
لجبازی کودک هر علتی که داشته باشد،نباید باعث شود شما دایما واهمه داشته باشید که در صورت عمل نکردن به یکی از تقاضاهای کودک با صحنه ای چون کوبیدن خودش به زمین و جیغ و فریاد او روبرو می شوید. شما می توانید این گونه رفتارها را با برخورد و واکنش درست در هنگام بروز و بعد از آن تغییر دهید.
اغلب اوقات لجبازی های کودکان هدف دار هستند و اگر کودک بداند که با کج خلقی به آن هدف نمی رسد،احتمال کمی دارد که به این کار مبادرت کند. البته گاهی اوقات کودکان فقط به این دلیل لجبازی می کنند که بیش از حد خسته و یا به شدت از نظر روحی برانگیخته شده اند ولی نمی توانند احساساتشان را به درستی بروز دهند. گاهی هم کودک وقتی نمی تواند کاری را که بسیار دوست دارد،به درستی انجام دهد،ناراحتی و ناامیدی خود را با عصبانیت و لجبازی نشان می دهد. به هر حال ،علت بروز این گونه لجبازی ها هر چه باشد این گونه رفتارها اصلا پذیرفتنی نیست . کودک باید دریابد که چنین رفتارهایی درست و شایسته نیستند و با به کارگیری آن ها راه به جایی نمی برد.
به بداخلاقی های کودک بی اعتنایی کنید :
این روش سریع ترین راه خلاصی از کج خلقی های کودکتان است.زیرا هدف اصلی بیشتر این رفتارها جلب توجه بزرگترهاست و نه چیز دیگر. شما نمی توانید برای کودکی که در حال دادو فریاد است ،دلیل و منطق بیاورید،بنابراین تلاش هم نکنید.
از محل دور شوید.وقتی می بینید کودک در حال جیغ و فریاد است،به کار خود بپردازید.اگر با کسی صحبت می کنید،به صحبت خود ادامه دهید. اگر خطری متوجه کودک نیست می توانید از اتاق بیرون بروید و البته باید وضعیت را زیر نظر داشته باشید. وقتی از اتاق بیرون می روید،ممکن است او به دنبال شما بیاید چون به شنونده نیاز دارد! اگر این اتفاق افتاد بدانید که کارتان را خوب انجام داده اید و در مسیر درستی قرار گرفته اید.آواز بخوانید،رادیو یا تلویزیون را روشن کنید،بنشینید و مشغول مطالعه شوید و یا شروع به پختن شام کنید.مراقب باشید که اصلا به کودک نگاه نکنید،چون حتی یک نیم نگاه هم می تواند قطع شدن سرو صدا را به تعویق بیندازد.
کودک را به محل دیگری ببرید :
اگر جیغ و داد کودک آنقدر ادامه یافت که احساس کردید دیگر هیچ راهی جز تسلیم شدن به خواسته های او ندارید، راه دیگری را بیازمایید. اگر می خواهد باز هم داد و فریاد کند اشکالی ندارد ولی شما دیگر تحمل شنیدن آن را ندارید. اگر کودکتان دو سه ساله است او را در اتاق دیگری بر روی یک صندلی بنشانید و خودتان بیرون بیایید و به جایی بروید که او شما را نبیند ولی شما بتوانید او را زیر نظر داشته باشید. یک کودک بزرگتر را می توانید به تنهایی به اتاقش بفرستید. به او بگوییدباید برای x دقیقه(x مساوی با سن کودک است) در اتاقش یا روی صندلی بماند و تا زمان مشخص ،نمی تواند محلی را که شما تعیین کرده اید را ترک کند.
برای تقویت رفتار درست در کودکتان از تحسین و یک روش پاداش دهی استفاده کنید :
وقتی کودک بداخلاقی نمی کند و جیغ نمی کشد به او توجه بیشتری کنید.اگر می پندارید لجبازی کودک برای جلب توجه شما بوده است،وقتی لجبازی نمی کند به او توجه نشان دهید. شما همچنین می توانید در یک تقویم تعداد روزهایی را که کودک خوش اخلاق بوده،مشخص کنید تا هم شما و هم کودک یادتان بماند که خوشرفتاری چقدر مهم است. به کودک برای رفتار خوب و همکاری اش پاداش دهید.
اجازه ندهید کودک ، از لجبازی و گریه به عنوان وسیله ای برای شانه خالی کردن از بار مسولیت استفاده کند :
جالب است بدانید که کودکان چقدر زود می آموزند که جیغ کشیدن و بداخلاقی آنقدر پدر و مادر را آشفته می کند که یادشان می رود چه کاری به او محول کرده بودند!
اجازه ندهید لجبازی های کودک،پاسخ های “بله” یا “خیر” شما را تغییر دهد :
به کودک بفهمانید که وقتی حرفی می زنید،تصمیمتان همان است که گفتید و آن را تغییر نخواهید داد.
وقتی تمام راه ها با شکست روبرو شوند :
در این صورت امکان دارد عوامل زمینه ای دیگر باعث شده باشند که کودک نتواند احساساتش را به خوبی کنترل کند، حتما با یک متخصص مشورت نمایید.
شاید پاسخ شما به این سوال ها مثبت باشد و نگران این باشید که فرزندتان لجباز است و برای کنار آمدن با لجبازی کودکتان از دوستان و نزدیکان راه حل هایی را جویا شده باشید.در ادامه این مطلب به بیان ویژگی های کودکان لجباز می پردازیم تا اولا لجبازی را ریشه یابی کنیم و ثانیا به راه های درمان این اختلال رفتاری بپردازیم؛ با ما همراه باشید و از زبان کارشناس ارشد روان شناسی ویژگی، دلایل و راه های درمان را بخوانید.حامد سیامکی خبوشان کارشناس ارشد روان شناسی و عضو سازمان نظام مشاوره و روان شناسی با اشاره به طبقه بندی DSM4 که طبقه بندی آماری و تشخیصی روان شناسی محسوب می شود، می گوید: افراد لجباز در این طبقه بندی یک سری ویژگی ها و خصوصیات خاص دارند که به برخی از این موارد اشاره می کنیم. طبق این طبقه بندی این افراد اغلب فعال هستند و از انجام خواسته ها و رعایت قوانین در دنیای بزرگسالان سرپیچی می کنند.آنان بسیار حساس و زودرنج هستند و اغلب زود خشمگین می شوند و به کینه توزی و انتقام جویی تمایل دارند. در کودکان لجبازی بیشتر در نافرمانی نمود پیدا می کند و خانواده ها بیشتر به علت این خصلت، کودک را لجباز توصیف می کنند. برخی والدین هر نافرمانی از سوی کودک را لجبازی می شمارند در حالی که اگر نافرمانی تداوم داشته باشد، آن را لجبازی می دانیم.
علل لجبازی در کودکان
علل لجبازی در کودکان بسیار گسترده و پردامنه است. از نظر بیولوژیکی اختلال در عملکرد غدد و اعصاب ممکن است یکی از عوامل لجبازی در کودکان باشد. اما بیشتر لجبازی ها ریشه در سبک رفتاری والدین دارد. به گفته سیامکی در ۴ مدل سبک توجه والدین به کودکان می توان ریشه لجبازی را شناسایی کرد؛ در قدم اول توجه ناکافی والدین ممکن است عامل لجبازی کودک باشد. به این معنا که چون کودک دچار کم توجهی است، با لجبازی قصد جلب توجه والدین را دارد و تلاش می کند از این طریق توجه آن ها را برانگیزد. برخی والدین هم به کودک «توجه مشروط» می کنند؛ حتما شنیده اند که والدین به فرزند خود می گویند: «اگر این کار را بکنی، پسر یا دختر خوبی هستی» آن ها با این کار در واقع خوب یا بد بودن کودک را به انجام دادن یا ندادن یک کار مشروط می کنند. از طرف دیگر والدین بسیاری هم هستند که با توجه بسیار زیاد به کودک او را لجباز بار می آورند.
این کودکان اغلب پرتوقع هستند و پس از مدتی هیچ چیز آن ها را راضی نمی کند.توجه منفی هم نوع دیگری از توجه است که معمولا با داد زدن، سرزنش و توهین کردن همراه است و کودک به عنوان مکانیسم دفاعی از لجبازی استفاده می کند.ناکامی هم یکی از علل لجبازی در کودکان است. کودکانی که دائم در رسیدن به اهداف خود شکست می خورند، لجباز بار می آیند. از طرفی خانواده هایی که دائم کودک را نهی می کنند، از او انتظارات زیادی دارند، از روش های تشویقی برای بالا بردن انگیزه کودک در انجام کارها استفاده نمی کنند، او را به سوی لجاجت سوق می دهند.نباید فراموش کرد که سرزنش و امر و نهی بیش از حد به کودک او را لجباز می کند. کودک به عنوان یک انسان حق دارد گاهی اشتباه کند بدون این که مستحق سرزنش باشد. در حالی که برخی والدین اجازه اشتباه کردن به کودک نمی دهند و بابت هر کار اشتباه او را سرزنش می کنند.
کودک در مراحل رشد درمی یابد که حق دارد اشتباه کند و مستحق سرزنش نیست. بنابراین در مقابل والدین جبهه می گیرد. انعطاف ناپذیری والدینی که انتظار شکست یا خطا را از کودک خود ندارند باعث می شود اجازه کسب تجربه به او را ندهند و اگر هم اجازه این کار را بدهند بابت هر اشتباه او را سرزنش می کنند.این کارشناس ارشد روان شناسی بالینی درباره لجبازی ناشی از خشم درونی کودک توضیح می دهد: گاه بروز ندادن خشم توسط کودک، باعث لجبازی می شود و گاهی اضطراب ها و تنش های درون خانوادگی به خشم درونی در او منجر می شود. هم چنان که الگوپذیری از والدین و تناقضات رفتاری والدین بر شکل گیری لجاجت در رفتار و شخصیت کودک نقش دارد. لجبازی برای کودک در واقع راهی برای رسیدن به هدف است زیرا او یاد گرفته است با لجبازی به هدف و خواسته خود برسد.او این الگو را از رفتارهای مستقیم والدین و یا تناقضاتی که در خانواده شاهد بوده، گرفته است.
والدینی که ضد و نقیض صحبت می کنند و خودشان لجبازی می کنند، در واقع لجبازی را آموزش می دهند و طبیعی است که کودک هم همان طور بارمی آید.دقت کنید که کودک با مهارت زندگی و مهارت های ارتباطی آشنا نیست و این والدین هستند که راه های رسیدن به هدف و نه گفتن را باید به او آموزش دهند.در کودکان دشوار، مبتلا به اوتیسم و بیش فعال، مبتلا به صرع و آلرژی،لجبازی بیشتر مشاهده می شود. همچنین تناسب نداشتن قد به وزن، کم کاری یا پرکاری غدد، اضطراب های نهان و فراگیر هم در این امر موثر است.
درمان
وی درباره شیوه برخورد با لجبازی کودکان توضیح می دهد: اولین قدم این است که پذیرش خطا را یاد بگیریم. بهتر است به عنوان والد رفتارهای کودک را با توجه به نسل و جنس وی، مورد ارزیابی قرار دهیم و خطاها و رفتارهای او را به شخصیتش ارتباط ندهیم. البته باید او مسئول کارها و رفتارهایش باشد اما لازم است مواظب باشیم که او را سرزنش نکنیم و به او حق دهیم گاهی اشتباه کند. وقتی با او صحبت می کنیم باید واضح، شفاف و ساده و دقیق انتظاراتمان را از کودک بیان کنیم. استفاده از جملاتی مثل «عرضه نداشتی این کار را انجام بدهی» در واقع تخریب شخصیت کودک است. بهتر است به او بگوییم که «اگر می خواهی این کار را انجام دهی، باید … این گونه انجام دهی».
به این ترتیب به او کمک کرده ایم تا بدون تحقیر و سرزنش به هدفش برسد.باید یاد بگیریم به کودک حق انتخاب دهیم. بهتر است بین چند گزینه موردنظر خودمان به او حق انتخاب دهیم. اگر به او حق انتخاب دادیم در واقع به نظرش احترام گذاشته ایم. مادری که از کودک می پرسد «غذا می خوری یا نه» و پس از پاسخ منفی کودکش به او تشر می زند که باید غذا بخوری، در واقع به او حق انتخاب نداده است. بنابراین لازم است برای نظر کودک احترام قائل شویم. از طرفی والدین خود باید از نظر شخصیتی و روانی ثبات داشته باشند تا بتوانند به کودک خود کمک کنند. والدین باید یاد بگیرند شنونده خوبی باشند و به کودک فرصت حرف زدن و تخلیه هیجان بدهند تا بتواند تخیلات، احساسات، تفکرات و هیجانات خود را بروز دهد. دخالت به موقع به هنگام دعواهای بچگانه بسیار مهم است.
لازم است والدین فقط وقتی کودکان در حال صدمه زدن به خود یا طرف مقابل هستند، دخالت کنند و در غیر این صورت اجازه دهند بچه ها خود مشکلاتشان را رفع کنند. والدین کنترل گر یا سلطه جو اجازه نمی دهند بچه ها استقلال کافی پیدا کنند، بنابراین کم کم به لجبازی و یا رفتارهای پنهان کارانه سوق داده می شوند.لازم است والدین به رفتارهای مثبت کودک بیشتر توجه کنند و در قالب بازی، داستان و شعر مهارت های زندگی، حل مسئله، مهارت های ارتباطی، درست درخواست کردن، دفاع از حق و حقوق را به او یاد دهند. فراموش نکنیم که لجبازی کودک در بسیاری از مواقع ناشی از اضطراب است.
اگر علاوه بر لجبازی، کودک مشکلاتی در خواب و تغذیه دارد باید به مشاوره مراجعه کرد تا ریشه آن شناسایی و رفع شود. دقت کنید که روش های تربیتی متناقض بین والدین لجبازی کودک را تشدید می کند. اگر یکی تنبیه کند، دیگری تشویق، یکی کنترل گر باشد، دیگری کودک را آزاد بگذارد این عوامل در واقع کودک را دچار تضاد می کند و باعث می شود که او نتواند به راحتی درست را از نادرست تشخیص دهد.نباید فراموش کرد که قاطع بودن پدر و مادر، شفاف بودن قوانین داخل خانواده و مقید بودن والدین به اجرای آن قوانین بهترین راهکار برای حل مشکل لجبازی بچه هاست. قوانین نباید سخت گیرانه، احساسی، پرتناقض و موقتی باشد بلکه باید آسان، همیشگی و لازم الاجرا باشد و همه اعضای خانواده به آن عمل کنند.
لجبازی بزرگسالان
بروز لجبازی در کودکان بیشتر تحت تاثیر عوامل محیطی است. لجبازی ممکن است تا دوران بزرگسالی هم ادامه پیدا کند زیرا در واقع لجبازی نوعی بازی است که افراد در زندگی به صورت ناخودآگاه آن را انجام می دهند و همان طور که گفتیم راهی است که بعضی برای رسیدن به اهداف خود از آن استفاده می کنند. اگر کودکی یاد گرفته باشد برای رسیدن به هدف (اسباب بازی، شکلات، تفریح و بعدها رایانه و خودرو و …) می تواند با گریه، قهر، داد و بیداد به هدفش برسد این کار را تا دوران بزرگسالی ادامه می دهد. این افراد در زمینه شغلی و تحصیلی نمی توانند رشد چندانی داشته باشند و مدام تغییر رشته یا تغییر شغل می دهند. از طرف دیگر در زندگی مشترک به صورت ناخودآگاه و ناآگاهانه سبک های لجبازی خود را ادامه می دهند و نمی توانند درباره مسائل و مشکلات خود با همسرشان به نتیجه برسند.
كودك بدون آن كه درباره لجبازی قضاوتی داشته باشد یا آن را خوب یا بد بداند تنها لجبازی را به عنوان وسیلهای برای محك زدن واكنش دیگران به كار میگیرد.
لجبازی در امور مختلف حتی در موقعیتهای خاص یا مشابه خصلتی فراگیر در كودكان است. اغلب والدین در تقابل لجبازی كودك در دورههای مختلف زندگی وی كه به اشكال مختلف مشاهده میشود به مشكلات جدی برمیخورند و گاه به درماندگی میرسند.
با این حال كارشناسان علوم تربیتی لجبازی را خصلتی طبیعی و ضروری میدانند كه از تمایل كودك به كسب درجاتی از استقلال شخصیتی ناشی میشود و باید پذیرفته و كنترل شود. بر این اساس لجبازی نكردن كودك در هیچ زمینهای میتواند نشانه یك عارضه حاد روانی باشد كه باید برای درمانش اقدام كرد.
در مقابل، لجبازی شدید و كنترل نشده نیز از رفتارهای نامناسب والدین حكایت دارد. در حقیقت لجبازی مهار گسیخته نتیجه رفتارهای والدین و شرایط محیطی است كه كودك را به لجبازی بیشتر وادار میسازد. اگر كودكی لجبازی را از حد میگذراند باید ریشه این رفتار را در نحوه برخورد والدین و اطرافیان و تنبیهها و تشویقهای آنان جستجو كرد.
لجبازی و استقلال شخصیتی
كودكان از چه سنی و چرا شروع به لجبازی میكنند؟ كودك از 2 تا 3 سالگی لجبازی را شروع یا بهتر بگوییم كشف میكند. وی به درجهای از خودآگاهی و شناخت محیط و اطرافیان میرسد كه میفهمد رفتارش روی دیگران تاثیر میگذارد و واكنشها را برمیانگیزد. از این رو در برخی امور و هنگامی كه از وی كاری خواسته میشود لجبازی را به كار میگیرد تا واكنشها را مشاهده كند و كنجكاویاش ارضا شود. این كنجكاوی میتواند به همان رفتار یا خواسته مربوط باشد یا به شخص درخواست كننده.
كودك بدون آن كه درباره لجبازی قضاوتی داشته باشد یا آن را خوب یا بد بداند تنها لجبازی را به عنوان وسیلهای برای محك زدن واكنش دیگران به كار میگیرد. یادگیری نه گفتن و توانایی امتناع كردن قدرت لجبازی را در كودك بالا میبرد و به او در كشف دنیایی كه پیش رو دارد كمك میكند.
پس چطور میشود كه این لجبازی به صورت معضلی حاد درمیآید و مایه دردسر والدین و حتی خود كودك میشود؟ پاسخ به این پرسش نیز حقایقی دیگر را آشكار میسازد. واكنش اطرافیان بویژه والدین كه كودك از نظر عاطفی به آنان وابسته است تعیین كننده ضعیف یا قوی شدن لجبازی در كودك است. واكنشهای هیجانی، عصبی و تنبیه گونه در برابر لجبازی میتواند ابعاد آن را گسترده كند و لجبازی را به عادتی دائمی برای كودك تبدیل سازد.
از سوی دیگر ممكن است این رفتارهای نادرست از سوی والدین نیاز كودك به امتناع و ارضای كنجكاوی را سركوب كند. در چنین شرایطی دیگر نباید انتظار داشت استقلال شخصیتی كودك در سنین بالاتر رشد كند و شكل بگیرد.
والدین باید بدانند لجبازی كودك خصلتی طبیعی است كه باید پذیرفته شود. گاهی كودك به لجبازی به چشم یك بازی نگاه میكند و میخواهد والدین را در این بازی شریك سازد. معلوم است كودكانی چنین رفتاری از خود نشان میدهند كه نیاز آنها به بازی و لذت بردن در كنار والدین و همچنین تماس فیزیكی با بدن والدین در آنها ارضا نمیشود. ممكن است كودك لجبازی را به نشانه قهر انجام دهد و بخواهد به والدین بفهماند دلخور یا مخالف است. در حقیقت لجبازی كودك در هر زمینهای معنای خاص دارد كه باید درك و شناسایی شده و سپس مشكل برطرف گردد. بدترین حالت آن است كه كودكی لجبازی را از حد بگذراند و والدین گمان كنند این كودك ذاتا لجباز است. چیزی به نام لجبازی یا پرخاشگری و ناسازگاری ذاتی وجود ندارد، بلكه هر معلولی در كودكان علتی دارد كه باید برطرف شود. ناگفته نماند كه نوعی از لجبازی نیز وجود دارد كه با استقبال والدین همراه است و از همین طریق تقویت میشود. در این حالت كه به لوس شدن تعبیر میشود كودك امتناعها و اصرارهای بیجا را به بازیچهای برای جلب توجه و بلكه رضایت والدین تبدیل میكند و از همین طریق تاثیری عاطفی بر والدین میگذارد تا به خواستهاش برسد.
چه باید كرد؟
ممكن است لجبازی كودك امتناع طبیعی وی از درخواستهای مكرر و آمرانه والدین باشد كه براساس استقلال شخصیتی صورت میگیرد. برخی امتناعها نیز دلایل مشخص جسمی و روانی دارد.
كودك باید حق انتخاب داشته باشد و این انتخاب فقط به لباس، وسایل شخصی و… محدود نمیشود. هر كودكی با توجه به سن و میزان دركش به درجهای از استقلال شخصیتی و اعمال نظراتش در انتخابهای گوناگون تمایل دارد. كودكان از طریق لجبازی و پافشاری بر آنچه میخواهند شخصیت خود به عنوان یك فرد مستقل را میسازند و تقویت میكنند. والدین باید به لجبازیهای كودكان برای مثال هنگام امتناع از خوردن یك نوع غذا، انجام ندادن برخی امور روزمره مانند تعویض لباس یا نظافت شخصی و… احترام بگذارند و در صورت ضرورت به جای برخورد قاطع و احتمالا مقابله به مثل كودك را متقاعد كنند، ناز او را بكشند، دلیلش را برای امتناع جویا شوند، اگر مشكلی هست برطرف كنند و در نهایت از موقعیتی كه كودك در آن به لجبازی میپردازد برای ایجاد ارتباط عاطفی و كلامی قویتر با وی استفاده كنند.
گاهی كودك به دلیل استفاده از انواع تنقلات چرب و شور اشتها ندارد و غذا نخوردن را به دستاویزی برای لجبازی و تاثیرگذاری بر والدین به كار میگیرد.
بدغذایی مشكلی رایج میان كودكان امروزی است و بسیاری از والدین آن را به لجبازی و ناسازگاری كودك برای همراهی در غذا خوردن با خانواده یا والدین نسبت میدهند. در حالی كه مهمترین دلیل بروز بدغذایی بیاشتهایی ناشی از مصرف تنقلات به مقدار زیاد یا در زمان نامناسب برای مثال ساعتی پیش از وعده اصلی غذایی است.
تنبیه بدنی ممنوع
مشاركت دادن كودك در انجام امور، مشورت خواستن از وی بویژه در اموری كه مستقیم به كودك مربوط میشود، برای مثال در چیدمان اتاقش، احترام گذاشتن به خواست و سلیقه كودك، تشویق مناسب و به اندازه در صورت انجام كارهای خوب و درست، شناختن هدف وی از لجبازی و توجه كافی به كودك به نظر كارشناس علوم تربیتی مهمترین روشهای كاهش لجبازی در كودك است.
فراموش نشود لجبازی كودك یك روزه شكل نمیگیرد و یك روزه هم برطرف نمیشود.
لجبازی برای كودك به مرور به یك عادت و خصلت رفتاری و همچنین روشی برای پیشبرد كار، جلب توجه و اظهار وجود تبدیل میشود و رفع آن نیازمند زمان و توجه است. نكته اصلی درباره لجبازی كودك اجتناب از تنبیه وی است. لجبازی یك خصلت بد و پلید نیست و برای كودك هدف محسوب نمیشود. بر این اساس در مقابل لجبازی وی نباید از حربه تنبیه استفاده كرد.
تنبیه بدنی هم به كلی مطرود است و از نظر كارشناسان حتی نیشگون یا سیلی آرام نیز تنبیهی مخرب برای روان كودك محسوب میشود. تنبیه بدنی به جای جسم، روان كودك را نشانه میرود و تاثیری بسیار مخرب برجا میگذارد. تنبیه بدنی به مدت طولانی و حتی برای همیشه در یاد كودك میماند و همین فراموش نكردن بخوبی گویای تاثیر مخرب آن بر روان كودك است.
منبع : jamejamonline.ir
اين روزها اکثر پدر و مادرها به جايي رسيده اند که در جدال بين خواسته هاي خود و فرزندان، اين فرزندان آنها هستند که پيروز شده اند; با اين حال هنوز بسياري از والدين، مهارت هاي کنترل مناسب اين شرايط را نياموخته اند.
شکي نيست که منطقي بودن با کودک لجباز کار سختي است و گاهي اوقات صبر شما به پايان مي رسد، اما راه هاي موثري براي حل مشکل لجبازي بچه ها وجود دارد تا خانه شما را از يک منطقه جنگي به بهشتي آرام تبديل کند.
والدين نبايد در مورد تنبيه کودکشان خيلي سهل انگار يا خيلي خشن عمل کنند. هر دو عملکرد نتايج ناخوشايندي خواهد داشت
آگاه باشيد که اجراي اين راهکارها از اوان کودکي نتايجي کارآمدتر به همراه خواهد داشت. لذا بهتر است پيش از بچه دار شدن با همسرتان در مورد اهدافتان از روش هاي تربيتي صحبت کنيد.
آگاهي از لجبازي کودکان
لجبازي در کودک کاملا طبيعي است. هر کودکي تا حدي لجبازي مي کند، چون اين طبيعت آنهاست که اطرافشان را آزمايش کنند و بفهمند که تا کجا مي توانند پيشروي کنند. با اين حال، بچه ها حد و مرز خود را نمي شناسند و اين وظيفه والدين آنهاست که محدوديت ها را براي آنها مشخص کند. اينجاست که نقش مديريتي پدر و مادر شروع مي شود که هرچه زودتر باشد، بهتر است.
راه حل چيست؟
«نظم موثر»، بهترين راه پيشگيري و همکاري با يک کودک لجباز است. براي به کار بردن اين روش مي بايد از دو قانون استفاده کرد.
قانون اول: در رفتار با کودک بايد ثابت قدم بود. يعني اينکه شما و همسرتان بايد از قبل، در مورد اينکه فرزندتان مجاز به انجام چه کارهايي است و چه کارهايي را نبايد انجام دهد، هماهنگ باشيد. و نيز بايد بدانيد، در صورتيکه فرزندتان ازحد خود تجاوز کرد چگونه با او برخورد کنيد که در اين مورد نيز نياز به هماهنگي قبلي دارد.
کنترل هميشگي از سوي والدين شخصيت کودک را ضعيف مي کند. از سوي ديگر اگر کودک به حال خود رها شود يا به ندرت از سوي والدينش راهنمايي شود و هميشه راه خودش را برود نتيجه آن کودکي خواهد بود غيرقابل کنترل، که حرف والدينش هيچ تاثيري بر او ندارد
وقتي کودک کار خطايي انجام مي دهد نبايد يکي از شما کودک را دعوا کند و ديگري از او حمايت کند. همچنين نبايد در مورد يک عمل کودک يک روز بي توجه باشيد ولي روز ديگر بخاطر همان کار او را دعوا کنيد. نتيجه آنکه روش شما بايد مداوم ، مشابه، و هماهنگ باشد.
قانون دوم: وقتي کودکي لجبازي مي کند، آرام اما محکم و ثابت قدم باشيد. اگر اين دو قانون را درست اجرا کنيد، حد و حدود خود را درک مي کند. داشتن برنامه ريزي روزانه براي کودک باعث مي شود تا شرايطي که باعث تنش شده کم شود و کودک بفهمد که شما چه توقعاتي از او داريد. مثلا بهتر است که برنامه غذا، ساعت خواب و ديگر مسائلي که براي شما اهميت دارد از قبل مشخص شود تا کودک بداند که شما چه توقعي از او داريد. البته همانگونه که بچه ها موظف هستند که بدون سوال، برنامه مورد نظر شما را اجرا کنند، شما نيز بايد وقتي براي کارهاي مورد علاقه کودک در نظر بگيريد.
بهتر است که برنامه غذا، ساعت خواب و ديگر مسائلي که براي شما اهميت دارد از قبل مشخص شود تا کودک بداند که شما چه توقعي از او داريد
بايد بدانيد که کودکان داراي نظرات خاص خود هستند و مي توانند براي خود تصميم بگيرند. اين مسئله بخش مهمي از شکل گيري شخصيت کودک را شامل مي شود. حتي گاهي اوقات زماني را با در نظر گرفتن نظر او و مشورت با او براي انجام فعاليت تنظيم کنيد .پس اين شما هستيد که مسائل قابل بحث و غيرقابل بحث را مشخص کنيد.
تا چه حد سخت گير باشيم؟
والدين نبايد در مورد تنبيه کودکشان خيلي سهل انگار يا خيلي خشن عمل کنند. هر دو عملکرد نتايج ناخوشايندي خواهد داشت.
اگر کودکي بدون آنکه فرصت کافي براي تصميم گيري داشته باشد، جواب منفي بشنود هرگز قادر نخواهد بود که براي خود تصميم بگيرد يا نظر بدهد.
وقتي کودک کار خطايي انجام مي دهد نبايد يکي از شما کودک را دعوا کند و ديگري از او حمايت کند. همچنين نبايد در مورد يک عمل کودک يک روز بي توجه باشيد ولي روز ديگر بخاطر همان کار او را دعوا کنيد. نتيجه آنکه روش شما بايد مداوم ، مشابه، و هماهنگ باشد
بهترين راه براي مهار کودکي که بر سر مسئله اي پافشاري مي کند، اجراي سه راه حل زير است:
اول: آرام اما محکم و قاطع به فرزندتان بگوييد که به رفتارش خاتمه دهد و دوست نداريد که اين کار تکرار شود چون به هيچ وجه آن را نمي پذيرند.
دوم: اگر از کار خود دست برنداشت به کودکتان بگوييد اگر به کارش ادامه دهد، تنبيه خواهد شد. اخطار و آگاهي دادن از مراحل مهمي بشمار مي رود.
«نظم موثر»، بهترين راه پيشگيري و همکاري با يک کودک لجباز است
سوم: در آخرين مرحله اگر کودک به خواسته شما عمل نکرد بايد تنبيه شود. اما بهتراست در مورد چگونگي تنبيه هم اطلاعاتي کسب کنيد که خود جاي بحث دارد. کنترل هميشگي از سوي والدين شخصيت کودک را ضعيف مي کند. از سوي ديگر اگر کودک به حال خود رها شود يا به ندرت از سوي والدينش راهنمايي شود و هميشه راه خودش را برود نتيجه آن کودکي خواهد بود غيرقابل کنترل، که حرف والدينش هيچ تاثيري بر او ندارد.
منبع :تبیان
روان شـناســی كودك
بهترین نحوه برخورد والدین با کودکان لجباز
این روزها اکثر پدر و مادرها به جایی رسیده اند که در جدال بین خواسته های خود و فرزندان، این فرزندان آنها هستند که پیروز شده اند; با این حال هنوز بسیاری از والدین، مهارت های کنترل مناسب این شرایط را نیاموخته اند. شکی نیست که منطقی بودن با کودک لجباز کار سختی است و گاهی اوقات صبر شما به پایان می رسد، اما راه های موثری برای حل مشکل لجبازی بچه ها وجود دارد تا خانه شما را از یک منطقه جنگی به بهشتی آرام تبدیل کند. آگاه باشید که اجرای این راهکارهای از اوان کودکی نتایجی کارآمدتر به همراه خواهد داشت. لذا بهتر است پیش از بچه دار شدن با همسرتان در مورد اهدافتان از روش های تربیتی صحبت کنید.
آگاهی از لجبازی کودکان
لجبازی در کودک کاملا طبیعی است. هر کودکی تا حدی لجبازی می کند، چون این طبیعت آنهاست که اطرافشان را آزمایش کنند و بفهمند که تا کجا می توانند پیشروی کنند. با این حال، بچه ها حد و مرز خود را نمی شناسند و این وظیفه والدین آنهاست که محدودیت ها را برای آنها مشخص کند. اینجاست که نقش مدیریتی پدر و مادر شروع می شود که هرچه زودتر باشد، بهتر است.
راه حل چیست؟
«نظم موثر»، بهترین راه پیشگیری و همکاری با یک کودک لجباز است. برای به کار بردن این روش می باید از دو قانون استفاده کرد.
– قانون اول: در رفتار با کودک باید ثابت قدم بود. یعنی اینکه شما و همسرتان باید از قبل، در مورد اینکه فرزندتان مجاز به انجام چه کارهایی است و چه کارهایی را نباید انجام دهد، هماهنگ باشید. و نیز باید بدانید، در صورتیکه فرزندتان ازحد خود تجاوز کرد چگونه با او برخورد کنید که در این مورد نیز نیاز به هماهنگی قبلی دارد. وقتی کودک کار خطایی انجام می دهد نباید یکی از شما کودک را دعوا کند و دیگری از او حمایت کند. همچنین نباید در مورد یک عمل کودک یک روز بی توجه باشید ولی روز دیگر بخاطر همان کار او را دعوا کنید. نتیجه آنکه روش شما باید مداوم ، مشابه، و هماهنگ باشد.
– قانون دوم: وقتی کودکی لجبازی می کند، آرام اما محکم و ثابت قدم باشید. اگر این دو قانون را درست اجرا کنید، حد و حدود خود را درک می کند. داشتن برنامه ریزی روزانه برای کودک باعث می شود تا شرایطی که باعث تنش شده کم شود و کودک بفهمد که شما چه توقعاتی از او دارید. مثلا بهتر است که برنامه غذا، ساعت خواب و دیگر مسائلی که برای شما اهمیت دارد از قبل مشخص شود تا کودک بداند که شما چه توقعی از او دارید. البته همانگونه که بچه ها موظف هستند که بدون سوال، برنامه مورد نظر شما را اجرا کنند، شما نیز باید وقتی برای کارهای مورد علاقه کودک در نظر بگیرید. باید بدانید که کودکان دارای نظرات خاص خود هستند و می توانند برای خود تصمیم بگیرند. این مسئله بخش مهمی از شکل گیری شخصیت کودک را شامل می شود. حتی گاهی اوقات زمانی را با در نظر گرفتن نظر او و مشورت با او برای انجام فعالیت تنظیم کنید .پس این شما هستید که مسائل قابل بحث و غیرقابل بحث را مشخص کنید.
تا چه حد سخت گیر باشیم؟
والدین نباید در مورد تنبیه کودکشان خیلی سهل انگار یا خیلی خشن عمل کنند. هر دو عملکرد نتایج ناخوشایندی خواهد داشت. اگر کودکی بدون آنکه فرصت کافی برای تصمیم گیری داشته باشد، جواب منفی بشنود هرگز قادر نخواهد بود که برای خود تصمیم بگیرد یا نظر بدهد. بهترین راه برای مهار کودکی که بر سر مسئله ای پافشاری می کند، اجرای سه راه حل زیر است:
– اول: آرام اما محکم و قاطع به فرزندتان بگویید که به رفتارش خاتمه دهد و دوست ندارید که این کار تکرار شود چون به هیچ وجه آن را نمی پذیرند.
– دوم: اگر از کار خود دست برنداشت به کودکتان بگویید اگر به کارش ادامه دهد، تنبیه خواهد شد. اخطار و آگاهی دادن از مراحل مهمی بشمار می رود.
– سوم: در آخرین مرحله اگر کودک به خواسته شما عمل نکرد باید تنبیه شود. اما بهتره در مورد چگونگی تنبیه هم اطلاعاتی کسب کنید که خود جای بحث دارد. کنترل همیشگی از سوی والدین شخصیت کودک را ضعیف می کند. از سوی دیگر اگر کودک به حال خود رها شود یا به ندرت از سوی والدینش راهنمایی شود و همیشه راه خودش را برود نتیجه آن کودکی خواهد بود غیرقابل کنترل، که حرف والدینش هیچ تاثیری بر او ندارد.
که حرف والدینش هیچ تاثیری بر او ندارد.